۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبه

با معرفت‌ها


پدیدآورنده:نيره قاسمي‌زاديان،


• در تمام روز، طلوع و غروب خورشيد، برايش معناي ديگري داشت. دلش مي‌گرفت و نمي‌گرفت. مي‌خواست تنها باشد،‌اما نمي‌دانست چرا، تا اين‌كه بالاخره فهميد.
از لحظه‌اي كه آسمان شاهد غروب خورشيد كربلا بود، تا يك سال، صورتش از گريه سرخ بود. حالا هم، هنوز در هر طلوع و غروب، صورت آسمان سرخ است كه «كل يوم عاشورا» ...
كبوترهاي عاشق
مبهوت صورت زيبايش شده بود و حتي پلك هم نمي‌زد. با خودش گفت: خوشا به حال اين كبوترها، كه غمي ندارند و راحت زندگي مي‌كنند؛ و كبوتر هم‌چنان مي‌خواند.
داود جواب سؤال نپرسيده‌اش را از امام صادق(ع) گرفت.
ـ داود! مي‌داني او چه مي‌گويد؟! ـ نه؟ فدايت شوم ـ قاتلان امام حسين(ع) را نفرين مي‌كند. از اين كبوترها در خانه‌هايتان نگهداري كنيد.
داود دوباره با خودش گفت: خوشا به حال اين كبوتر كه مدام با غم حسين(ع) زندگي مي‌كند.
معرفت جغدها را عشق است
در قصرها و خانه‌ها زندگي مي‌كرد. زمان رسول خدا(ص) هر وقت مردم غذا مي‌خوردند، پر مي‌زد و جلوي آن‌ها مي‌نشست. برايش غذا مي‌ريختند و مي‌خورد. بعد هم خودش را با آب سيراب مي‌كرد و به خانه‌اش بر مي‌گشت.
اما بعد از مدتي، ديگر كسي روزها او را نديد؛ ديگر خرابه‌ها و كوه و بيابان، خانه‌اش شد.
از وقتي امام حسين(ع) به شهادت رسيد، جغد قسم خورد هيچ وقت در آبادي زندگي نكند و منزلش تنها خرابه‌ها باشد. روزها، پيوسته در روزه است و حزين و شب وقتي از آن‌چه خداوند روزي‌اش كرده، افطار مي‌كند، تا صبح، بر مصائب حضرت سيدالشهدا، زمزمه مي‌كند و مرثيه مي‌خواند.
• بعد از عاشورا همه خودي به خدا نشان دادند، در عزاي ثارالله از فرشته‌ها گرفته تا جن و آسمان و زمين، حتي حيوانات هم، ما آدميان چه كرده‌ايم؟
منبع: كتاب كامل الزيارت/ جناب محمد بن قولويه


عاشورا در اندونزی


پدیدآورنده: علی پوریا ،
،
مراسم عزاداری در شهرهای مختلف اندونزی از جمله پاری آمان،نیکولو، پیدی (در سوماترا) گرسیک، بانیووانگی و چند نقطه دیگرجزیره جاوه برگزار می‏شود. در جزیره جاوه محرم را «ماه سورا» (sura) و در منطقه آچه «ماه حسن و حسین‏» و در غرب سوماترا«ماه تابوئیک‏» می‏نامند. در دهه اول ماه محرم مردم جاوه وسوماترا غذای مخصوصی از جمله حلیم آماده می‏کنند تا بین مردم‏فقیر و اعضای خانواده و دوستان به اسم حضرت امام حسن و امام‏حسین (علیهما السلام) توزیع نمایند.
دهه محرم در نظر مردم «آچه‏» محترم و به اصطلاح خودشان‏«تابو» است. بدین معنا که عدم توجه به آن را صحیح نمی‏دانندو معتقدند اگر کسی آن را نقض کند دچار حادثه ناگواری خواهدشد. در این دهه ازدواجی صورت نمی‏گیرد، وظایف مهم به تعویق‏می‏افتد و حتی کشاورزان به کاشت مزارع خود نمی‏پردازند. مراسم‏دیگری بنام «تابوت‏» توسط مردم اندونزی در شهر «پیدی‏»، درآستان «آچه‏» برگزار می‏شود. مردم محلی به همراه مردم جنوب‏هند (مهاجرین)، تابوتی را که سمبل تابوت امام حسین(ع) است درتمام روز بر روی دوش گرفته و هنگام غروب به دریا می‏سپارند.
این مراسم در شهرهای «نبکولو» و «پاری آمان‏» توسط سربازان‏جنوب هند و در نیمه اول قرن نوزدهم ترویج‏یافته است. تابوت‏فوق الذکر از نوعی چوب سخت، پارچه، کاغذهای رنگی و حتی از طلاساخته می‏شود. در نوک تابوت ساخته شده، براق (اسب تیزرو) قراردارد. امروز هزینه مراسم تابوت بیش از3 میلیون روپیه (معادل‏1500 دلار) می‏باشد و مراسم تابوت بخشی از فرهنگ (میانگین‏کابائو) به ویژه مردم شهر به «میانگ کابائو» آمده و اگر به‏واسطه مشکلی نتوانند حضور پیدا کنند هدایا و کمکهای خود رابرای مدیر مراسم می‏فرستند. از مسائل جذاب و جنبی این مراسم‏نمایشهای «دبوس‏» وارد کردن آلات برنده در بدن و شکم،«سیلات‏» هنرهای رزمی و «ران وی‏» یا مسابقه قایقرانی‏می‏باشد. اوج مراسم تابوت روز دهم محرم است. در صبحگاه، تابوت،داراگا، پانجا و عمامه امام حسین(ع) توسط دهها هزار نفر ازمردم «پاری آمان‏» که به صورت گروهی از بازار و خیابانهاحرکت می‏کنند به گردش درمی‏آید، مردم عزاداری که به آرامی درحرکتند بعضا با گریه‏های شدید و با فریاد بلند می‏گویند: هویاک‏تابوئیک، ... هویاک (یا حسین)، این مراسم با غروب خورشید پایان‏می‏گیرد و تابوت به دریا سپرده می‏شود تا سبمل عزیمت‏براق امام‏حسین(ع) به آسمان باشد. مردم عزادار پس از غرق شدن تابوت،پارچه و کاغذهای رنگی و دیگر وسایل را که در ساخت آن به کاررفته، برداشته و به خانه‏های خود بازمی‏گردند. (1)
نکاتی از عاشورا در اندونزی
1- در اندونزی اول محرم به عنوان سال نو اسلامی (مشابه عیدنوروز) تعطیل است، در این روز مردم هجرت رسول اکرم(ص) را ازمکه به مدینه که سرآغاز تاسیس تمدن اسلامی شده است، جشن‏می‏گیرند.
2- آقای جلال الدین رحمت رئیس بنیاد شهید مطهری در شهرباندونگ اندونزی، در یکی از سخنرانیهای خود در مسجد المنوره‏گفته است: با تاسیس سلسله فاطمیه در مصر که از فرزندان فاطمه‏زهرا(س) بوده‏اند مسجد و دانشگاه الازهر توسط شیعیان ساخته شد وروز عاشورا به عنوان روز عزا و گریه و ماتم به مناسبت‏شهادت‏امام حسین(ع) گرامی داشته می‏شد، لیکن با آمدن صلاح الدین ایوبی‏و پذیرش مذهب شافعی مراسم این روز با نابودی شیعیان از بین‏رفت و دهم محرم روز شکرگزاری و خوشحالی شد.
3- مقامات دولتی شهر «پاری آمان‏» در خصوص مراسم عاشورامی‏گویند این مراسم صرفا «یک جشن مردمی است‏» بدیهی است هدف‏دولت در تشویق استمرار این مراسم جلب هر چه بیشتر توریستهای‏خارجی است. (2)
پی‏نوشتها:
1- گفتگو با طلاب اندونزیایی،1377.
2- سفر به اندونزی، م. ح کاشانی، 1375.

نقش ایرانیان در ترویج عزاداری در شبه قاره هندوستان


منابع مقاله:
فصلنامه مشکوة ، شماره 76 و 77، ضابط ، حمید؛



درآمد
شاید بتوان گفت در طول تاریخ اسلام تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی در ایران تأثیری محسوس در میان مسلمانان شبه قاره هند داشته است. در این بین، واقعه جانسوز کربلا و شهادت امام حسین علیه‏السلام و یاران و فرزندان آن حضرت و اسارت بازماندگان آن خاندان مطهر نقطه عطفی در تاریخ محسوب می‏شود، به طوری که نه تنها دل شیعیان و ایرانیان، بلکه قلوب تمام مسلمین از جمله مسلمانان هند را داغدار کرد.
پس از حادثه کربلا عشق ایرانیان به اهل بیت اطهار علیهم‏السلام زیاد گردید. در قیام مختار برای انتقام از قاتلان شهدای کربلا شمار زیادی از موالی ایرانی از مختار حمایت کردند(1). قیام ایرانیان علیه بنی امیه به رهبری ابومسلم خراسانی به سقوط این سلسله انجامید. امام رضا علیه‏السلام در دوران اقامت خود در خراسان برای اهتمام به ذکر مصیبت شهدای کربلا کوشش فراوان نمودند(2). در تاریخ دوران اسلامی ایران جنبشها و دولتهای شیعه مانند دولتهای علوی طبرستان، سلسله آل بویه، اسپهبدیه، آل‏حسنویه، کاکوئیان، سربداران، حکومت سادات مرعشی، کیائیان و صفویه اهتمام خاصی به عزاداری شهیدان کربلا داشتند. از سال 250 ق به بعد سنتهای عزاداری مانند مرثیه‏خوانی، نوحه‏خوانی، سینه‏زنی و پوشش لباس مشکی در ایام سوگواری در میان ایرانیان رایج شد و برگزاری این سنتها در قرنهای بعدی مستحکم گردید. تشیع در قرنهای هفتم و هشتم هجری به سرعت راه قوت را پیمود و در ایام سوگواری، ساختن و خواندن اشعاری در مرثیه شهیدان کربلا در این دوره‏ها به اوج خود رسید(3).
مردم هند از صدر اسلام با اهل بیت اطهار علیهم‏السلام رابطه‏ای نزدیک داشتند. در زمان خلافت امام علی بن ابی طالب علیه‏السلام برای اولین بار نیروهای مسلمان از مرزهای سند گذشتند و پس از تسخیر سیستان، نظام اداری آن را بازسازی نمودند. بخشی از مردم «جات» (Jat) در منطقه سند، ارادتی عمیق به امام علی علیه‏السلام داشتند و عشق ایشان به اهل بیت اطهار علیهم‏السلام در عقایدشان ریشه دوانده بود(4).
در زمان حکومت بنی امیه مردم از سند و ملتان به ملاقات ائمه اطهار علیهم‏السلام می‏رفتند و با روش و مسلک آنان آشنا می‏شدند. در اوائل دوران حکومت بنی عباس با بازداشت و حبس ائمه اطهار علیهم‏السلام ارتباط رهبران شیعه شبه قاره هند با ایشان قطع گردید و شیعیان سند و ملتان به دست حکمرانان بنی عباس قتل عام شدند.
با حضور محمود غزنوی در غرب هند از سال 401 ق / 1011-1010 م مسلمانان در داخل شبه قاره نفوذ نمودند. سلسله غوریان غلبه تدریجی بر هند را آغاز کردند و آنان از 571 تا 588 ق / 1175 تا 1192 م، اوچ، مولتان، پیشاور و دهلی را تسخیر کردند و در سال 630 ق / 1206 م یکی از فرماندهان غوری به نام قطب الدین آیبک، فاتح دهلی، خود را مستقل خواند و نخستین سلسله از مجموعه حکومتهایی را بنیاد نهاد که با نام پادشاهیهای هند (933-603 ق / 1526-1206 م) شهرت یافت.
بیشتر مسلمانان هند، اهل سنت و پیرو فقه امام ابو حنیفه بودند، ولی به سادات و فرزندان رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله توجه خاصی داشتند و همواره شهادت مظلومانه امام حسین علیه‏السلام در طول تاریخ هند، احساسات اهل سنت را نسبت به اهل بیت اطهار علیهم‏السلام برانگیخته و باعث به وجود آمدن علاقه آنان به برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا شده و این وضعیت از قرن ششم، به صورت یک جریان طبیعی در جامعه اهل سنت رواج داشته است.
پس از بیان این مقدمه، در اینجا نگاهی خواهیم داشت به نقش ایرانیان و عواملی که در ترویج سنت عزاداری در شبه قاره هند به ویژه پس از قرن ششم مؤثر بوده است.
الف ـ نقش مهاجران ایرانی در ترویج عزاداری
خراسان همیشه به عنوان دروازه ایران به شبه قاره هند محسوب می‏شده است. مسلمانان که اکثریت آنان مهاجران ایرانی بودند از خراسان وارد شبه قاره شدند و عقاید، افکار و سنتهای موجود در خراسان در طول تاریخ در سراسر شبه قاره مخصوصا در بخش شمالی آن تأثیر فراوانی داشته است.
حاکمیت مسلمانان در دهلی در زمان زمامداری علاءالدین خلجی (716-696 ق / 1316-1296 م)، جایگاه گذشته خود را به عنوان امپراتوری باز یافت و اقتدار آن تا گجرات (Gujrat)، راجستان (Rajasthan) و برخی نواحی جنوب هند گسترش پیدا کرد. در این دوران علما، شعرا، هنرمندان و فرماندهان ارتش از ایران به هند مهاجرت می‏کردند و در امپراتوری مسلمانان شبه قاره صاحب منصب و مقام می‏گردیدند. ایرانیان مهاجر، چه شیعه و چه اهل سنت، در قرنهای ششم و هفتم هجری مراسم عزاداری شهیدان کربلا را همراه مردم هند در مساجد، پادگانهای نظامی و در مجامع عمومی برگزار می‏نمودند. در این دوران ذکر مصائب شهیدان کربلا هم جزء تذکیر (خطبه‏های مذهبی) مسلمانان بوده است. جوزجانی مؤلف طبقات ناصری(5)، تذکیرهایی را که در مراسم مختلف عزاداری شهیدان کربلا در پادگانهای نظامی ارائه می‏گردید شرح داده، می‏نویسد که این خطبه‏ها در ذکر مصائب سیدالشهدا علیه‏السلام توسط علمای اهل سنت ایراد می‏گردید(6).
علمای مهاجر شیعه ایرانی از قرن ششم با انگیزه تبلیغ و ترویج تشیع در هند فعالیتهای گسترده مذهبی را آغاز کردند که تأثیری عمیق در ترویج عزاداری شهیدان کربلا در هند داشته است
ترویج عزاداری شهیدان کربلا در هند داشته است. در این دوران یک شخص فاضل از ایران به نام ملا محمّد علی مقیم کهمبات (Khambhat) گجرات که به عنوان «پیر پرواز» معروف بود، در میان تجار هندی این منطقه تشیع اثنا عشری را ترویج نمود(7). در این زمان علاوه بر تجار هند و گجرات، راجه (حاکم) سند به نام رای جئی سنگه(Rai Jai Singh) که از طبقه راجپوت (Rajput) بود تشیع را پذیرفت و این امر به ترویج سنتهای عزاداری در منطقه گجرات و راجستان انجامید.
تعداد زیادی از شیعیان اثنا عشری در این دوران هم از ایران به هند مهاجرت کرده بودند و همراه خود آثار و تألیفاتی از علامه حلّی و دیگر علمای شیعه را که در زمان سلطان اولجایتو خدابنده (713-703 ق / 1317-1304 م) به رشته تحریر درآمده بود و نیز آثار علمای متقدمین را با خود به هندوستان بردند و برای ترویج تشیع کوششهای فراوانی نمودند و این باعث برگزاری مراسم مذهبی شیعه مانند عزاداری شهیدان در این زمان گردید.
یکی از کتابهایی که تأثیر بسزایی در ترویج عزاداری و نحوه برگزاری آن در ایران صفوی و به تبع آن در هند داشته است، کتاب روضة الشهدای ملا حسین واعظ کاشفی است. در حکومت سلطان محمّد بن تغلق (752-725 ق / 1351-1325 م) مهاجرت سادات شیعه از ایران و آسیای مرکزی به هند صورت گرفت و آنها مورد حمایت سلطان قرار گرفتند و این امر به افزایش مهاجرت ایرانیان به شمال هند انجامید. در این دوران سلطان محمّد بن تغلق پایتخت خود را از دهلی به دولت آباد در جنوب هند منتقل نمود و از این رو مراسم عزاداری شهیدان کربلا توسط شیعیان که بیشتر آنان مهاجران ایرانی بودند، برای اولین بار در جنوب هند هم رایج گردید(8).
برای جلوگیری از نفوذ تشیع در هند، به دستور فیروز شاه تغلق (790-752 ق/ 1388-1351 م) حاکم متعصب سنی در دهلی، تعداد زیادی از شیعیان هند دستگیر و رهبران آنان اعدام و بقیه به سختی مجازات شدند. حتی اجساد اعدام شده آنان در خیابانهای شهرهای هند به نمایش درآمده، کتابهای شیعیان در انظار عمومی سوزانده شد و از برگزاری مراسم عزاداری جلوگیری گردید و بدین سان فیروز شاه کوشید که تشیع را از هند ریشه کن نماید(9).
عالم برجسته سید علی همدانی که در کشمیر به «شاه همدان» معروف است در سال 774 ق / 1372 م همراه هفتصد تن از سادات شیعه و ایرانی برای تبلیغ اسلام وارد کشمیر شد و اکثریت مطلق جمعیت کشمیر که بت‏پرست بودند به دست سید علی همدانی به اسلام مشرف شدند. فرهنگ و صنایع ایرانی به وسیله سید علی همدانی در کشمیر رواج پیدا کرد و وی زبان فارسی را در ناحیه کشمیر گسترش بی‏سابقه داد و از این رو کشمیر به عنوان «ایران صغیر» هم معروف می‏باشد.
میر شمس الدین عراقی یکی از علمای برجسته شیعه و ایرانی توسط شاه اسماعیل صفوی در سال 908 ق / 1502 م از خراسان به منطقه لداخ (Ladakh) اعزام شد و اکثریت جمعیت این منطقه را که بودائی بودند شیعه نمود که تاکنون هم اکثریت منطقه لداخ و بلتستان را شیعیان تشکیل می‏دهند. در دوران حکومت صفوی در ایران، شیعیان لداخ و بلتستان به نام دوازده امام علیهم‏السلام و سلاطین صفوی ایران خطبه می‏خواندند(10).
بعد از ورود میر سید علی همدانی و نفوذ مریدان وی در سراسر کشمیر، مسلمانان به اهل بیت اطهار علیهم‏السلام ارادت خاصی یافتند و در روز عاشورا در مساجد و خانقاهها نسبت به شهدای کربلا ادای احترام می‏کردند، ولی بعد از ورود میر شمس الدین عراقی و تشکیل حکومت شیعه چک در کشمیر در سال 968 ق / 1561 م مراسم عزاداری به سبک سنتهای عزاداری متداول در ایران عصر صفوی در کشمیر و لداخ رایج گردید. امروز شیعیان 90 درصد جمعیت لداخ و 25 درصد جمعیت کشمیر را تشکیل می‏دهند و مراسم عزاداری را مطابق سنتهای دیرینه که از دوران صفوی در این منطقه رایج گردیده، با شکوه خاصی برگزار می‏نمایند.
ب ـ نقش صوفیان ایرانی در ترویج عزاداری
با آغاز مهاجرت گسترده صوفیان از ایران و ماوراءالنهر در قرن هفتم هجری به هند، در سراسر هند شبکه وسیع خانقاه و حسینیه توسط آنها تأسیس گردید(11) و درهای آن بر روی پیروان همه ادیان در هند گشوده شد و این رسم و سنت تاکنون نیز به قوت خود باقی است. یکی از ویژگیهای برجسته صوفیان یاد شده ترویج محبت اهل بیت اطهار علیهم‏السلام مخصوصا برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا بود. صوفیان از سلسله‏های چشتیه، سهروردیه، کبراویه، قلندریه، حیدریه و جوالاقی اکثرا از مهاجران ایرانی بودند، به ترتیب تاریخی موجود جانشینان پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله اعتقاد داشتند و به دوازده امام علیهم‏السلام نیز ارادت می‏ورزیدند.
در قرن هفتم هجری سلسله صوفیان قلندریه، حیدریه و جوالاقی با تبلیغات خود در سراسر شبه قاره هند عشق آتشین به امام علی و اهل بیت اطهار علیهم‏السلام را ترویج نمودند و خانقاههای آنها در شمال هند به پایگاههایی برای عرض ارادت به اهل بیت اطهار علیهم‏السلام تبدیل گردید. صوفیان قلندریه در میان مردم با شور خاصی مصائب شهیدان کربلا را بیان می‏نمودند و روش زندگی جذاب آنها باعث گردید که مراسم عزاداری در روستاها بین غیر مسلمانان رواج یابد(12). سرودهای آنها در مدح امام علی و اهل بیت اطهار علیهم‏السلام در زبانهای محلی شبه قاره باعث شد که عشق مردم هند نسبت به امام علی علیه‏السلام و مخصوصا شهیدان کربلا برانگیخته شود. عشق آتشین به امام علی علیه‏السلام و شهیدان کربلا یکی از ویژگیهای تصوف هندی می‏باشد.
در سراسر شبه قاره هند مراسم عزاداری از یکم تا دوازدهم محرم با شکوه تمام برگزار می‏شد و با برگزاری اربعین حسینی در روز 20 صفر به پایان می‏رسید. در قرن دوازدهم قمری سلاطین شیعه اوده در شمال هند مراسم عزاداری را تا روز هشتم ربیع‏الاول ادامه دادند که هنوز هم مراسم عزاداری در شبه قاره در شب اول محرم آغاز می‏شود و در شامگاه هشتم ربیع الاول به پایان می‏رسد.
از قرن هفتم هجری قمری صوفیان مهاجر ایرانی در هند برای ترویج عزاداری امام حسین علیه‏السلام ، سنتهای سوگواری را با حرفه‏ها و اصناف مختلف ارتباط عملی دادند و بدین سان پیشه‏ورانی که در تهیه اسباب و وسائل عزاداری فعالیت می‏کردند، خود را عملاً در عزاداری سهیم می‏دانستند. صوفیان مرکز برگزاری عزاداری (حسینیه) را «امام باره» که تلفیق الفاظ «امام» با «باره» (یعنی محل) می‏باشد نامگذاری کردند. از این لحاظ حسینیه را در شبه قاره «امام باره» می‏نامند و این امر باعث جذب غیر مسلمانان به این مراکز عزاداری شد. در پاکستان نیز در دهه‏های گذشته امام باره را «امام بارگاه» نامیده‏اند.
صوفیان مهاجر ایرانی سنّتی را که در قرن هفتم در هند رایج کردند «عَلَم» امام حسین علیه‏السلام بود که به عنوان یادگار شهدای کربلا در امام باره و حسینیه‏های هند در ایام عزاداری نصب می‏گردد. امروزه نیز در امام باره‏های متعلق به صوفیان در هند در دهه اول ماه محرم عَلَم نصب می‏گردد و مجالس عزاداری منعقد می‏شود. در مجلس شب اول ماه محرم فضائل رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بیان می‏گردد و در مجالس عزاداری دیگر شبها فضائل و مصائب اهل بیت اطهار علیهم‏السلام و شهیدان کربلا بیان می‏شود(13).
در قرنهای هفتم و هشتم هجری قمری رهبران سلسله‏های صوفیان که اکثرا مهاجران ایرانی بودند عزاداری امام حسین علیه‏السلام را برپا می‏کردند؛ چنان که در ملفوظات و کتب تذکره صوفیان هند بیان شده است.
برپایی هیأت عزاداری و نصب عَلَم در هند به سبک ایران برای اولین بار توسط سید محمّد اشرف جهانگیر سمنانی (م 840 ق) رایج گردید. امروزه نصب و حمل عَلَم جزء مراسم عزاداری در هند شده است. سید محمّد اشرف وابسته به سلسله چشتیه بود و در سال 784 ق وارد هند شد و این سلسله را در دوره وسطای گنگ (Ganges) ترویج نمود. لطایف اشرفی ارادت صوفیان نسبت به شهیدان کربلا را بیان می‏کند. سید محمّد اشرف جهانگیر سمنانی مراسم عزاداری روز عاشورا را حتی در حال مسافرت هم برگزار می‏نمود. وی هشتم تا دهم محرم را به ریاضت می‏پرداخت و در این ایام زیر عَلَم می‏نشست.
در دهه اول ماه محرم سید محمّد اشرف سمنانی در مسجد جامع جونپور اقامت می‏نمود و مراسم عزاداری شهیدان کربلا را برگزار می‏کرد. در این ایام عَلَم در این مسجد نصب می‏گردید و علما، دانشمندان و عموم مردم در این مسجد به عَلَم مبارک ادای احترام می‏کردند(14).
ج ـ نقش سرداران صفوی در ترویج عزاداری
ظهیر الدین بابر بنیانگذار حکومت گورکانیان در هند بود. وی در ماه رجب سال 932 ق / آوریل 1526 م، حاکم افغانی در هند به نام ابراهیم لودهی را در پانی پت (Panipat) شکست داد. فرماندهان معروف شیعه و ایرانی به نامهای سلیمان آقا و خواجگی اسد، وی را در تسخیر هند یاری نمودند و سلسله سلاطین مغول (گورکانیان) در سال 932 ق تأسیس گردید که تا سال 1274 ق / 1858 م ادامه داشت. امپراتور بابر در سال 917 ق مذهب شیعه را پذیرفت؛ چرا که مورد حمایت فرماندهان شیعه و ایرانی قرار گرفته بود و روابط نزدیک بابر با شاه طهماسب صفوی باعث شد که شیعیان در شمال هند آزادی بیشتری را برای برگزاری مراسم دینی خود مخصوصا برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا به دست آورند و از این رو همراهان بابر که شیعه و ایرانی بودند، در ایام محرم مراسم عزاداری را به سبک سنتهای رایج در ایران برگزار می‏کردند(15).
پسر ارشد و جانشین بابر، ناصرالدین محمّد همایون در سال 947 ق/ 1540 م در جنگ با دشمن قدرتمندش «شیر شاه افغانی» شکست خورد و از هند گریخت و از شاه طهماسب صفوی درخواست کمک کرد. همایون در قزوین در حضور شاه طهماسب تشیع خود را رسما اعلان نمود(16). شاه طهماسب دوازده هزار اسب‏سوار در اختیار همایون نهاد که به یاد اسامی دوازده امام علیهم‏السلام ، مُلک موروثی وی یعنی هندوستان را برای او فتح نمایند(17). همایون هم با کمک فرماندهان و سربازان ایرانی صفوی توانست در چهارم ماه رمضان 962 ق / ژوئیه 1555 م دوباره پیروزمندانه به دهلی وارد شود(18).
بعد از این پیروزی نظامی و نفوذ فرماندهان نظامی شیعی و ایرانی، تشیع به سرعت در شبه قاره هند گسترش یافت. در دوران حکومت همایون مراسم عزاداری در سراسر قلمرو وی در شبه قاره هند با شکوه برگزار می‏گردید و حتی چنانچه در روز عاشورا جنگی رخ می‏داد، سربازان در همان میدان جنگ در مصائب امام حسین علیه‏السلام به مرثیه خوانی و سینه زنی می‏پرداختند و بر مظلومیت امام می‏گریستند(19).
در لشکر همایون تعداد زیادی از ایرانیان قزلباش حضور داشتند که در مراسم عزاداری با ارادت خاصی شرکت می‏کردند. ایرانیان قزلباش که در آن دوران نفوذ بسیاری در حکومت گورکانیان به دست آورده بودند بر برگزاری با شکوه مراسم عزاداری تأکید داشتند. آنها سنتهای عزاداری دوران سلسله صفوی را در ایران به شبه قاره هند وارد کردند و در توسعه و ترویج عزاداری در این شبه قاره نقش حیاتی ایفا نمودند.
همایون در سیزدهم ربیع الاول 963 ق در گذشت. پسر او جلال الدین محمّد اکبر به جای او نشست و بیرام خان ایرانی و شیعه اثنا عشری، مربی، سرپرست و نائب السلطنه حکومت گورکانیان در هند گردید(20). در این دوران تشیع رونق بیشتری یافت و شیعیان در این زمان مراسم عزاداری را آشکارا برگزار می‏کردند(21).
در دوران حکومت امپراتور اکبر عَلَم‏های یادبود شهیدان کربلا از هند به آستان قدس رضوی در مشهد مقدس ارسال می‏گردید. درباره بیرام خام آمده است که او عَلَمی را ساخته بود که در آن مروارید و جواهرات دیگر به کار رفته بود و او تصمیم داشت این عَلَم گرانبها را به حرم مطهر امام رضا علیه‏السلام ارسال نماید(22).
د ـ نقش سلاطین ایرانی از نیشابور در ترویج عزاداری
چندی پس از سرنگونی حکومتهای شیعه و ایرانی قطب شاهیان و عادلشاهیان در سال 1098 ق توسط امپراتور اورنگ زیب گورکانی، حکومت شیعه دیگری در شمال هند به نام پادشاهی اوده به دست یک ایرانی از نیشابور خراسان تأسیس گردید که پایتخت آن، نخست شهر فیض آباد و سپس لکهنو بود. میر محمّد امین موسوی نیشابوری در سال 1145 ق / 1732 م پادشاهی اوده را بنیان نهاد. آصف الدوله در سال 1188 ق / 1775 م پایتخت خود را فیض آباد به لکهنو منتقل نمود و با کوششهای حاکمان شیعه و ایرانی از نیشابور خراسان شهر لکهنو مرکز عزاداری با شکوه در شبه قاره هند گردید.
با شکوه‏ترین حسینیه در شبه قاره هند توسط نواب آصف الدوله در سال 1792 م به قیمت 5 میلیون روپیه احداث گردید که به نام امام باره بزرگ آصف الدوله معروف است. در زمان حکومت حاکمان شیعه و ایرانی اوده، شهر لکهنو مرکز تشیع در هند گردید و بناهای مذهبی بی‏شماری در این شهر در این دوران احداث شد. در دوره فرمانروایی آنها قوانین شیعی به عنوان قوانین رسمی محاکم شرع گردید. در سال 1273 ق / 1856 م در اولین جنگ استقلال هند حکومت شیعی اوده در شمال هند توسط ارتش استعماری بریتانیا اشغال گردید، اما فرهنگ شیعه در لکهنو به حیات و شکوفایی خود ادامه داد و حوزه‏های علمیه شیعی در این شهر تاکنون فعال می‏باشند و طلاب علوم دینی را تربیت می‏نمایند.
در دوران حکومت سلاطین شیعه و ایرانی اوده شبیه بارگاههای ائمه اطهار علیهم‏السلام ، با همان عظمت و شکل واقعی در این شهر ساخته شد. همچنین در این شهر محلهایی به نام «کربلا» توسط آنها احداث گردید. در شبه قاره هند و پاکستان «کربلا» به محلهایی گفته می‏شود که در روز عاشورا مراسم راهپیمایی عزاداری به آنجا ختم می‏شود و عزاداران «تعزیه» (شبیه بارگاه امام حسین علیه‏السلام که با چوب و کاغذ ساخته می‏شود و در هند و پاکستان آن را تعزیه می‏نامند) را در این محل دفن می‏نمایند. شبیه بارگاههای ائمه اطهار علیهم‏السلام که در حجم و شکل واقعی آن در شهر لکهنو احداث گردیده‏اند به قرار زیر می‏باشند:
1) روضه مبارک امام رضا علیه‏السلام .
2) روضه عسکریین (شبیه روضه امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در سامراء عراق).
3) روضه امام حسین علیه‏السلام . در شهر لکهنو، هفت شبیه روضه امام حسین علیه‏السلام ساخته شده است.
4) روضه کاظمین (شبیه بارگاه امام موسی کاظم و امام جواد علیهماالسلام در کاظمین عراق).
5) روضه حضرت عبّاس علیه‏السلام . در این شهر پنج شبیه روضه حضرت عبّاس ساخته شده است.
6) روضه حضرت زینب علیهاالسلام .
7) بارگاه دو طفلان مسلم.
8) روضه امام علی علیه‏السلام . در شهر لکهنو، دو شبیه روضه امام علی علیه‏السلام احداث شده است.
9) روضه فاطمین. این شبیه روضه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در مدینه منوره قبل از انهدام توسط وهابیان می‏باشد.
شهر تاریخی لکهنو به دلیل وجود حسینیه‏های بزرگ و شبیه بارگاههای ائمه اطهار علیهم‏السلام شهرت جهانی دارد.
دستاوردهای اسلام و نهضت حسینیدر شبه قاره هند
اگر با دقت به دوران حکومت یک هزار ساله مسلمانان در تاریخ هند بنگریم، درمی‏یابیم که آنها به زور مردم هند را به اسلام دعوت نکردند. در طول تاریخ ظهور اسلام در شبه قاره هند، مردم این مناطق با تبلیغات گسترده و رفتار انسانی علما و صوفیان که بیشتر از ایران به هند مهاجرت کرده بودند، اسلام را پذیرفتند و جمعیت پانصد میلیونی مسلمان در کشورهای مختلف شبه قاره برآیند زحمات و کوششهای مخلصانه علما و صوفیان مهاجر از ایران می‏باشد.
در طول تاریخ جنوب هند اکثریت حاکمان مسلمان از مهاجرانی ایرانی بودند و با غیر مسلمانان رفتار انسانی و محبت‏آمیز داشتند؛ به ویژه با ظهور حکومتهای شیعه و ایرانی تحت الحمایه حکومت صفوی ایران در جنوب هند؛ مانند نظام شاهیان در احمدنگر (1044-896 ق / 1633-1491 م)، عادلشاهیان در بیجاپور (1097-895 ق / 1686-1490 م) و قطب شاهیان در حیدرآباد دکن (1098-918 ق / 1687-1512 م)، رفتار آنها با غیر مسلمانان قلمرو خود بسیار انسانی و همراه با مساوات بود. هدف اصلی این حکومتها ترویج و تبلیغ تشیع در میان مردم قلمرو خود بود و آنها با روشهای خاصی سنتهای عزاداری شهدای کربلا را در بین مردم همگانی نمودند. این مراسم با گذشت پنج قرن هنوز هم از سوی غیر مسلمانان جنوب هند با شکوه دیرینه خود برگزار می‏گردد. آنها در دوران حکومت خود سعه نظر و اغماض در امور مذهبی و مساوات در امور سیاسی را اصول حکومتی خود قرار داده بودند، و از این راه در میان جمعیت قلمرو خود که اکثریت آن را غیر مسلمانان تشکیل می‏دادند، به محبوبیت دست یافتند(23).
تداوم برگزاری مراسم عزاداری در میان تمامی اقشار غیر مسلمان در قلمرو سابق سلاطین شیعی و ایرانی در جنوب هند، نتیجه زحمات تبلیغی علمای مهاجر ایران آن زمان بوده است. دانشمند معروف هندی دکتر محی الدین قادری زور در کتاب خود حیات علامه میر مؤمن استرآبادی می‏نویسد که در دوران حکومت قطب شاهیان در حیدرآباد دکن کل جمعیت اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان با کنار نهادن اختلافات فرهنگی و دینی خود در عاشورخانه‏ها حضور می‏یافتند و به شهیدان کربلا ادای احترام می‏نمودند(24). مراسم لنگر(25) در عاشورخانه‏ها همگانی شده بود. مورخ برجسته تاریخ هند غلام امام خان در تاریخ رشیدالدین خانی اظهار می‏دارد که در ایام محرم از سلطان گرفته تا مردم عادی، مراسم لنگر را با امکانات و وسائل خود برگزار می‏کردند(26).
از دوران سلسله قطب شاهیان تا کنون تعداد زیادی از عاشورخانه‏ها را غیر مسلمانان احداث کرده‏اند که هم اکنون نیز به دست آنها اداره می‏شود. در بعضی از روستاهای جنوب هند که در گذشته تحت حکومتهای شیعه و ایرانی بودند، ولی در حال حاضر حتی یک تن مسلمان در آن سکونت ندارد، عاشورخانه‏ها که به دست غیر مسلمانان چهار تا پنج قرن قبل احداث شده بود وجود دارد و در آنها در ایام دهه اول ماه محرم غیر مسلمانان به سبک سنتهای محلی خود مراسم عزاداری را برپا می‏نمایند.
سخن پایانی
عزاداری شهیدان کربلا جزء اعتقادات و باورهای اکثریت جمعیت یک میلیاردی کشور پهناور هند اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان شده است. از یک هزار سال پیش تاکنون روز عاشورا در هند تعطیل رسمی است و غیر مسلمانان این روز را به عنوان «روز عزا» تلقی می‏کنند و مغازه‏های آنها در این روز کاملاً تعطیل می‏باشد. در روز عاشورا هندوها به زیارت عَلَم و تعزیه‏ها می‏پردازند و در محلهای خود «سبیل» (منبع توزیع آب سرد و شربت میان مردم به یاد امام حسین علیه‏السلام ) برپا می‏کنند. حتی تا پنجاه سال قبل کل جمعیت شبه قاره اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای شرکت در مراسم عزاداری امام حسین علیه‏السلام در روز عاشورا از به کارگیری هر نوع وسیله سواری خودداری می‏کردند و در این روز تنها پیاده راه می‏رفتند.
عشق و احترام اکثریت مطلق جمعیت هند نسبت به امام حسین علیه‏السلام تعجب استعمارگران انگلیس را برمی‏انگیخت. استعمارگران انگلیس در شبه قاره هند برای از بین بردن عشق امام حسین علیه‏السلام در میان مردم شبه قاره اختلافات بین هندوها و مسلمانان را به وجود آوردند و با پشتیبانی از علمای وهابی هندی آنها را علیه شیعیان هند تحریک کردند و بدین سان کوشش کردند که اهل سنت در هند از مراسم عزاداری امام حسین علیه‏السلام دور شوند. حاکمان استعمارگر انگلیس در هند با رواج اختلاف و دو دستگی میان هندوها و مسلمانان از یک سو و شیعیان و اهل سنت از سوی دیگر و با به کارگیری سیاست «اختلاف بینداز و حکومت کن» (Divide and Rule Policy) توانستند دویست سال بر این شبه قاره عظیم حکومت نمایند.
ادبیات عاشورا در هند به زبانهای فارسی و اردو می‏باشد و تضعیف این دو زبان در هند توسط استعمارگران انگلیس و بعد از آن باعث شده که جوانان مسلمان امروز در هند از درک درست ادبیات غنی عاشورا محروم شوند، ولی با همه این مشکلات همه ساله مراسم سنتی عزاداری در سراسر هند با شکوه تمام برگزار می‏گردد.
برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا در میان غیر مسلمانان هند تأثیری بسیار عمیق دارد؛ چنان که مبلغان و مبشّران مسیحی در هند اعتراف می‏نمایند که به رغم قدرت مالی و سیاسی فراوان در دوران حکومت دویست ساله استعمارگران بریتانیا در هند در مقایسه با شیعیان هند، توفیق چندانی در جذب مردم نداشته‏اند.
الإمامُ الحسین علیه‏السلام : أما واللّه‏ لا اُجیبُهُم الی شیءٍ ممّا یُریدونَ حتّی القَی اللّه‏ُ و أنا مُخَضَّبٌ بدَمی (مَقتل الحسین، 293)
هان! به خدا سوگند من به درخواستهای ظالمانه آنان ابدا جواب مثبت نخواهم داد، تا در حالی که چهره به خون خویش خضاب کرده باشم خدا را ملاقات کنم.
پی نوشتها:
1- محمّد مهدی شمس الدین، ثورة الحسین، ص 274.
2- عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 23-22.
3- ذبیح اللّه‏ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج 3، ص 183.
4- ابن اثیر، الکامل، ج 3، ص 46-45؛ منهاج، سراج جوزجانی، طبقات ناصری، کلکته، 1864 م، ص 29.
5- منهاج سراج جوزجانی در سال 658 ق طبقات ناصری را تألیف نمود.
6- طبقات ناصری، ص 175-174 و 249.
7- صمصام الدوله شاهنواز خان، مأثر الامراء، طبع جامعه آسیایی بنگال (Asiatic Society Bengal)، 1888 م، ج 1، ص 240.
8- Rizvi, S.A.A: Isna Ashari Shi'is in India, Vol II, P. 292.
9- فتوحات فیروزشاهی، علی گره، 1954 م، ص 6.
10- گلشن ابراهیمی (تاریخ فرشته)، ج 1، ص 337.
11- برنی، تاریخ فیروزشاهی، ص 351-348.
12- Isna' Ashari Shi'is in India, Vol II, pp. 291-292.
13- سید محمّد عزیز الدین حسین، هندوستان میل عزاداری امام حسین(ع) کی ابتدا، ماهنامه الجواد، بنارس، شماره آوریل و می1998 م، ص 20.
14- لطایف اشرفی، ج 2، ص 268.
15- History of Isna Ashari Shi'is in India, Vol II. p. 296.
16- عبدالقادر بدایونی، منتخب التواریخ، کلکته، 69-1864 م، ج 1، ص 445.
17- تذکره همایون و اکبر، ص 55-51؛ اکبرنامه، ج 1، ص 224-221.
18- The Cambridge History of Islam, Vol 2A, pp. 40-41.
19- منتخب التواریخ، ص 130.
20- عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، کلکته، 1924 م، ج 1، ص 65-64.
21- منتخب التواریخ، ج 1، ص 481.
22- Isna' Ashari Shi'is in India, Vol II, p 297.
23- صادق نقوی، تاریخ اور ادب کاباهمی ربط (اردو)، حیدرآباد، 1996 م، ص 62.
24- محی الدین قادری زور، حیات علامه میر مؤمن استرآبادی، ص 46.
25- مراسم هدیه نذورات در حسینیه‏ها و توزیع غذا در میان حاضران در مجلس عزاداری.
26- غلام امام خان، تاریخ رشید الدین خانی، حیدرآباد، 1965 م، ص 413.


مراسم عاشورا در میان اهل سنت


پدیدآورنده: مصاحبه با طلاب بنگلادشی ،

منطقه «شورابوی‏» از توابع «هوی گنج‏سیلهت‏» در شمال شرقی‏بنگلادش از صدها سال پیش به عنوان منطقه عاشقان اهل بیت (علیهم‏السلام) به ویژه اصحاب کساء و پنج تن آل عبا معروف است در این‏منطقه در روزهای دهه محرم و به ویژه تاسوعا و عاشورا از حدود30 روستای پیرامون آن، زنان و مردان ضمن راهپیمایی به سوگواری‏می پردازند. سوگواران شامل زن مرد و کودک که همگی از پیروان‏اهل سنت هستند در ایام عاشورا به یاد شهدای کربلا روزه‏دار وپا برهنه می‏شوند. سرگرد محمد عبد الواحد یکی از سازمان‏دهندگان‏مراسم عاشورا و دبیر کل انجمن «پاک پنج تن‏» علاقمندی خود رابرای برگزاری هر چه بهتر مراسم سوگواری بروز می‏دهد و در این‏راه تلاشهای خوبی دارد. (1)
پیش از مراسم سخنرانی زنان و مردان‏گروه گروه گرد می‏آیند و به روش سنتی منطقه مرثیه‏های گروهی ودسته‏جمعی خوانده و به سینه‏زنی می‏پردازند به گفته مردم بومی‏این مرثیه از صدها سال پیش نگاشته شده و به صورت نسخه‏های خطی‏در اختیار هر گروه و یا روستایی قرار دارد و به عنوان نمونه‏ادبیات فولکور و سنتی نگهداری می‏شود.
وجود این مراثی و نوحه‏ها از دو جهت اهمیت دارد یکی این که‏نشان‏دهنده عمق و ژرفای عشق و علاقه مردم به اهل بیت رسول‏الله(ص) به ویژه پنج تن پاک و ابا عبد الله الحسین(ع) در طول‏تاریخ از زمان ورود اسلام به این منطقه تاکنون می‏باشد و اسلام‏در این منطقه توسط ارتشی‏های ایرانی و شیعه دولت گورگانیان ونیز تجار ایرانی و شیعه آورده شده است و این علاقمندی به‏اهل بیت (علیهم السلام) ریشه تاریخی دارد.
و از سوی دیگر حفظ و نگهداری این اشعار و نوحه‏ها که همگی به‏صورت دست‏نوشته می‏باشد و خوب است پس از گردآروی و ویرایش تحت‏عنوانهای کربلا و اهل و بیت (علیهم السلام) ادبیات فولکوربنگلادش به چاپ برسد.
اهمیت‏بیشتر این موضوع آنگاه روشن می‏شود که به این نکته توجه‏گردد که همه این برنامه‏ها در میان برادران مسلمان اهل سنت‏می‏باشد که حتی یک نفر شیعه هم در میان آنها نیست.
از دیگر مناطقی که مراسم عاشورا در آن برگزار می‏گردد شهرمانیک‏گنج است. راهپیمایی عاشورا در شهر مانیک گنج از 80 سال پیش‏رایج‏شده است و عموم مردم آن منطقه در این مراسم شرکت‏می‏نمایند. آقای مسلم الدین‏خان یکی از وزرای سابق دولت‏بنگلادش‏با یادآوری تاریخچه آغاز این راهپیمایی و مراسم عاشورا از 80سال پیش گفت: این راهپیمایی در دوران مبارزه علیه سلطه‏گران‏انگلیسی در بسیج و تشویق مردم مسلمان نقش به سزایی ایفا کرد.
مردم شهر مانیک گنج و روستاها و بخشهای حومه آن همگی ازبرادران اهل سنت می‏باشند و در کل این منطقه حتی یک خانواده‏شیعه نیز زندگی نمی‏کند. «انجمن پاک پنجتن‏» که از سوی گروهی‏از پیرها و صوفی‏های اهل سنت که علاقمند به اهل بیت (علیهم السلام)هستند تشکیل گردیده برنامه سوگواری و راهپیمایی و سخنرانی وعزاداری و قمه‏زنی را تنظیم و ساماندهی می‏نماید.
این انجمن گرایش شدیدی به مکتب اهل بیت(ع) به ویژه پنجتن پاک وسالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) دارد.
در عین حال نیرومندترین جبهه مخالفت و ضدیت‏با وهابیها ودشمنان اهل بیت(ع) همین گروه می‏باشند، گر چه در بنگلادش به طورکلی همه مردم که بر مذاهب اهل سنت می‏باشند علاقمند و دوستداراهل بیت(ع) بوده و هستند و شماره وهابی‏ها آنقدر کم است که به‏شمار نمی‏آیند.
بدین مناسبت از سوی موسسه شهباز مراسم سخنرانی با شرکت علما،طلاب، دانشجویان و فرهنگیان در تالار باشگاه ورزشی ملی در دکابرگزار می‏شود. در این مراسم که تحت عنوان بررسی حقایق عاشوراو مرثیه‏خوانی به ریاست آقای «سید اشتیاق الرحمن‏» برگزارگردید.
در این مراسم شخصیت‏های از جمله مولانا عبد الجلیل رئیس حوزه‏علمیه طیبیه محمدپور و مولانا خواندکار غلام مولی رئیس جامعه‏اهل السنه و الجماعه و مولانا محبوب الرحمن سخنرانی کردند.
سخنرانان با بررسی ابعاد مختلف واقعه کربلا و اخلاق رذیله یزیدپلید گفتند: اگر سید الشهداء امام حسین(ع) علیه یزید قیام‏نمی‏کرد خورشید اسلام در آن موقع برای همیشه افول می‏کرد.
سید غازی الرحمن پیر (مرجع عرفانی مردم منطقه سیهلت) در باره‏نقش قیام امام حسین(ع) در براندازی شاه و انقلاب اسلامی گفتند:
در ایران با انگیزه شهدای کربلا مبارزه علیه حکومت‏خودکامه‏امپریالیسم آغاز و پیروز شد و ما نیز همان انگیزه را در دل‏پرورش می‏دهیم. در این نکته ما با برادران ایرانی همدل هستیم.
شایان ذکر است که روز عاشورا در بنگلادش تعطیل رسمی است. رئیس‏جمهور و نخست وزیر پیام تسلیت و بزرگداشت صادر می‏کنند. رادیوو تلویزیون در طول روز عاشورا برنامه ویژه عزاداری و بحث وسخنرانی پخش می‏کند و مردم عموما روز عاشورا را روزه می‏گیرند واز خوردن هر نوع غذا و یا انجام عملی که حاکی از خوشحالی وسرور باشد خودداری می‏کنند. بعضی از مردم نیز دهه نخست محرم‏را روزه می‏گیرند و به سوگواری شهادت امام همام حضرت‏اباعبد الله(ع) می‏پردازند. با این همه بیشتر سوگواران هیچگونه‏اطلاعی از فلسفه قیام ابا عبد الله(ع) و تاریخ و زندگی آن حضرت ودیگر مسائل تاریخی ندارند. بنابر این لازم است‏برنامه‏ریزی برای‏آگاه شدن مردم در این باره صورت گیرد تا حد اقل طبقه عامه‏مردم که عاشقان واقعی اهل بیت (علیهم السلام) هستند و تاکنون‏حتی از وقایع و سیر تاریخی رخدادهای کربلا هم آگاهی نیافته‏اندبه حقایق انقلاب عاشورا آگاه شوند.
پی‏نوشت:
1- مراسم عزاداری در بنگلادش دفتر نمایندگی ولی فقیه 1994.

گزارشی از مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام در بنگلادش


پدیدآورنده:علیرضائی،

،
! اسلام، در میان مردم بنگلادش علی‏رغم تلاش گسترده دشمنان، همچنان بالنده و به صورت بنیادین وجود دارد به گونه‏ای که مظاهر آن را می‏توان در برگزاری اعیاد اسلامی، نماز جمعه و جماعات دیگر به صورت چشمگیری مشاهده نمود. بنگلادش سرزمینی بکر و دست نخورده و با زمینه فعالیت‏بسیار مستعد می‏باشد که فرق اسلامی اعم از شیعه و سنی بدون هیچ مشکلی کنار یکدیگر زندگی می‏کنند. گرچه تلاش‏هایی برای ایجاد تفرقه بین آن‏ها صورت می‏گیرد، ولی چندان کارساز نیست. دلیل این امر علاقه‏مندی خاصی است که مردم مسلمان بنگلادش به اهل بیت علیهم السلام دارند; علاقه‏ای که در سایر کشورهای مسلمان اهل سنت، به این شدت وجود ندارد. جالب است‏بدانید که اکثر نام‏های مردم این سرزمین، نام ائمه اطهار علیهم السلام می‏باشد. مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء علیه السلام حتی توسط براداران و خواهران اهل سنت نیز برگزار می‏گردد. این‏جانب که جهت‏سخنرانی در ایام عزاداری (در سال 1374) همراه با کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران، بنا به دعوت برادران اهل سنت‏به شهر هوبی گنج عزیمت کرده بودیم، دیدم نحوه عزاداری شباهت زیادی به سینه‏زنی در ایران دارد; حتی زن‏ها با
تشکیل مراسم عزاداری جداگانه، مصیبت‏هایی را که بر اهل بیت امام حسین علیه السلام وارد شده بود، بازگو می‏کردند و سینه می‏زدند.
وقتی در جمع آنان حضور یافتیم، یکی از خانم‏ها مرثیه مربوط به حضرت سکینه را می‏خواند و زنان دیگر سینه می‏زدند. بعضی از برادران و جوانان نیز در اثر سینه‏زدن بی‏حال و بی‏هوش شده بودند به گونه‏ای که من فکر کردم تمام آن‏ها شیعه هستند ولی بعدا متوجه شدم که اصلا در میان این‏ها شیعه وجود ندارد و همگی از برادران اهل سنت می‏باشند. مردم این شهر سنگ یادبود و مزاری به نام امام حسین علیه السلام درست کرده بودند که برای زیارت به آن‏جا می‏رفتند و به احترام آن مزار، پاها را برهنه می‏کردند. حتی در اطراف آن نیز پابرهنه بودند و معتقد بودند این مزار قداست‏خاصی دارد که باید حرمت آن را حفظ کرد. این جانب حدس قوی می‏زنم که مردم این منطقه و سایر مناطقی که این‏گونه مراسم در آنجا برگزار می‏شود، زمانی شیعه بوده و یا حداقل آباء و اجداد آنان شیعه بوده‏اند; در میان آنان افرادی را دیدم که به خاطر ایام عزاداری، لباس مشکی بر تن داشتند و بسیاری از مردم نیز پارچه‏هایی را که در مزار (یا به گفته خودشان امام‏باره) آویزان بود، به عنوان تبرک لمس می‏کردند.
برگزاری مراسم عزاداری در شهر مانیک گنج:
در این شهر، پیر و مرشد معروف به نام شاه مخلص الرحمان همه ساله در ایام ماه محرم دسته‏های عزاداری را که بالغ بر ده‏ها هزار نفر می‏شوند به راه می‏اندازد; عزاداران با در دست گرفتن علم و کتل به صورت راهپیمایی در خیابان‏های شهر به عزاداری می‏پردازند. با دیدن این صحنه، تقریبا تمامی مردم به خیابان‏ها ریخته و نظاره‏گر این مراسم می‏شوند. در پایان مراسم راهپیمایی، همه مردم در یک میدان بسیار بزرگی اجتماع نموده و به سخنان متعدد گوش فرا می‏دهند.
در سال 1375 جناب آقای شاه مخلص الرحمان از این جانب جهت‏شرکت و سخنرانی در آن مراسم دعوت به عمل آورد که همراه با بعضی از دوستان خانه فرهنگ و سفارت جمهوری اسلامی به این شهر مسافرت نمودیم که در هنگام حضور در جمع عزاداران، مورد استقبال شدید ایشان و برادران عزادار اهل سنت قرار گرفتیم. پس از پایان سخنرانی نیز مردم با تکان دادن دست ابراز احساسات و علاقه می‏کردند.
در سال 1376 نیز به همین مناسبت از طرف رایزنی فرهنگی دعوت به عمل آوردند که همراه دوستان در آن مراسم شرکت کردیم. علاوه بر شهر مانیک گنج در یک بخش بسیار مهم این شهر، از طرف پیر دعوت شدیم. در روز عاشورا اهالی تمام روستاهای اطراف در این بخش گرد هم آمدند و به ترتیب در مقابل جایگاه خاصی که برای پیر درست کرده بودند، به عزاداری و سینه‏زنی پرداختند. آن‏ها آنچنان با شور و هیجان و احساسات سینه می‏زدند که انسان را به تعجب وا می‏داشت. نکته جالب توجه این بود که در این میدان، عزاداران صحنه پرپر شدن فرزندان و اصحاب امام حسین علیه السلام را به نمایش درآورده و مردم آنان را به جای دیگر منتقل می‏کردند. بعد از رفتن آن‏ها دسته‏ای از روستای دیگر می‏آمدند و همین صحنه مجددا تکرار می‏شد. بنده بسیار متاسفم که چرا این صحنه‏ها را فیلم‏برداری نکردیم; چون هر چه گفته شود حق مطلب بازگو نشده و واقعا آن مراسم دیدنی است و انسان تعجب می‏کند که چگونه مردم این کشور دور افتاده آن‏هم برادران اهل سنت، این چنین به امام حسین علیه السلام علاقه‏مند بوده و آن حضرت در میان قلوب آن‏ها نفوذ کرده است.
لازم به ذکر است که روز عاشورا در بنگلادش تعطیل رسمی است; رئیس جمهور و نخست وزیر به مناسبت روز عاشورا پیام می‏دهند که در رسانه‏های کشور و رادیو و تلویزیون پخش می‏گردد; در طول روز عاشورا سخنرانان و خطبا از برادران اهل سنت در صدا و سیما به ایراد سخنرانی می‏پردازند و بدین‏وسیله مردم را از فضایل آن حضرت آگاه می‏سازند. اگرچه مردم این کشور چندان اطلاعی از فلسفه قیام امام حسین علیه السلام ندارند، ولی چون اکثریت قاطع آن از برادران اهل سنت می‏باشند، قطعا اجرای چنین برنامه‏هایی پرثمر و مفید خواهد بود. وجود چنین پیر و مرشدهایی نیز در تبلیغ و ترویج این مراسم بسیار ثمربخش می‏باشد و باید از وجود این‏ها بیش‏ترین بهره‏ها را جست; اما متاسفانه در این زمینه برنامه‏ریزی نشده و امید می‏رود مجمع جهانی اهل بیت علیه السلام با همکاری رایزنی فرهنگی بتواند قدم مؤثری بردارد. ان‏شاءالله.

عزاداری امام حسین علیه‏السلام در محضر امامان شیعه علیهم‏السلام


منابع مقاله:
مجله شیعه شناسی، شماره 8، حسین پوراحمدی؛

چکیده
سنّت عزاداری امام حسین علیه‏السلام از سنّت‏های مهم و مؤثر شیعی است که در طول تاریخ دچار تحوّلاتی گردیده است. برای دست‏یابی به شیوه‏های اصیل و دور از خرافات و تحریفات این سنّت مهم، تأسّی به امامان معصوم شیعه علیهم‏السلام یکی از بهترین راه‏ها به شمار می‏آید. در این مقاله، تلاش شده است در حدّ مقدور، شیوه برگزاری سنّت عزاداری بر امام حسین علیه‏السلام توسط امامان شیعه علیهم‏السلام و اهدافی که آن بزرگواران از این کار دنبال می‏کردند، ترسیم گردد.
مقدّمه
بی‏تردید، یکی از سنّت‏های مهم شیعی، عزاداری برای شهادت امام حسین علیه‏السلام ، امام سوم شیعیان، است که در عاشورای 61 ه با وضعیتی دلخراش و بی‏سابقه همراه با عده‏ای از خویشان و اصحابش در کربلا به شهادت رسید.
قیام امام حسین علیه‏السلام چنان تأثیری در استمرار حرکت شیعه داشته که در این‏باره گفته شده است: «اِنَّ الاسلامَ عَلویٌ، و التّشیّعُ حسینی»؛(1) اسلام، علوی است و تشیّع، حسینی.
امام سجّاد علیه‏السلام در سوگ پدر
سوگواری و بزرگداشت شهادت امام حسین علیه‏السلام و یارانش از همان آغاز و توسط فرزندش علی بن حسین علیه‏السلام ملقّب به «امام سجّاد» علیه‏السلام و خواهر گرامی‏اش حضرت زینب علیهاالسلام و دیگر همراهان آن حضرت، که شاهد ماجرا بودند، برپا شده است.
امام سجّاد علیه‏السلام با توجه به حاکمیت مطلق و قساوت امویان، که اوج بی‏رحمی خود را در حادثه کربلا نشان داده بودند، دوران امامت خود را در انزوای سیاسی به سر برد و از مناقشات سیاسی کناره‏گیری کرد. ایشان در جریان رویارویی عبداللّه بن زبیر با حکومت اموی دخالت نکرد و حتی در قیام مردم مدینه در واقعه «حرّه» بر ضد حکومت یزید، بی‏طرفی اختیار کرد و به تقاضای مروان بن حکم، عامل مدینه، پناهندگی همسر و خانواده‏اش را پذیرفت و آن‏ها را به همراه خانواده خود به «ینبع» (چشمه‏سرای نزدیک مدینه، سمت راست کوه رضوی) برد. این در حالی بود که مروان ابتدا این خواهش را از عبداللّه بن عمر کرد، ولی او نپذیرفت.(2)
علاوه بر فراهم نبودن شرایط برای قیام امام سجّاد علیه‏السلام علت مهم دیگر، عظمت واقعه کربلا و رسالت بزرگی بود که این امام برای رساندن پیام عاشورا و جلوگیری از به فراموشی سپردن آن بر دوش خود احساس می‏کرد. وی بهترین راه مبارزه با حکومت اموی را زنده نگه داشتن حادثه عاشورا و افشای جنایات امویان در این واقعه می‏دانست.
امام سجّاد علیه‏السلام از هر فرصتی برای زنده نگه داشتن خاطره عاشورا و یاد امام حسین علیه‏السلام و یارانش استفاده می‏کرد. نقل شده است که ایشان هنگام نوشیدن آب به شدت می‏گریست و وقتی با پرسش اطرافیان در این‏باره روبه‏رو می‏شد، پاسخ می‏داد: «چگونه گریه نکنم، در حالی که آبی را که پرندگان و جانوران وحشی از آن آزادانه استفاده می‏کردند، بر پدرم منع نمودند؟»(3)
از امام صادق علیه‏السلام نقل شده است که علی بن حسین علیه‏السلام پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام تا آخرین لحظات زندگی بر مصیبت پدرش گریه می‏کرد و هر گاه می‏خواست دست به سوی طعام ببرد و یا آب بنوشد گریه می‏کرد، تا جایی که یکی از غلامانش به او گفت: یابن رسول‏اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، چقدر گریه می‏کنید؟! می‏ترسم خود را هلاک کنید! حضرت در جواب فرمود: «همانا اندوه و غصّه‏ام را به خدا شکوه می‏کنم و می‏دانم از خدا آنچه را که شما نمی‏دانید.»(4)
در پاسخ یکی دیگر از کسانی که به گریه‏های شدید ایشان معترض بود، فرمود: «وای بر تو! یعقوب پیامبر دوازده فرزند داشت که خدا یکی را از چشم پدر دور کرد. یعقوب در فراق یوسف به قدری گریه کرد که دو چشمش نابینا و سفید شد و کمرش از غصّه یوسف خمیده گشت، در حالی که فرزندش زنده و سالم بود. ولی من با دو چشمم دیدم که پدر و برادر و عموهایم و هفده تن از اهل بیت در کنارم کشته شدند، چگونه می‏توانم گریه نکنم؟»(5)
در برخی از روایات نقل شده است که پس از خواب عجیب و عبرت‏انگیزی که همسر یزید دید و برای شوهرش نقل کرد، یزید اسرای اهل بیت علیهم‏السلام را خواست و برای دل‏جویی و جلب رضایت آنان، آمادگی خود را برای برآوردن خواسته‏ای از آنان اعلام کرد. اهل بیت امام حسین علیه‏السلام گفتند: ما بیش از هر چیز دوست داریم بر حسین علیه‏السلام گریه و زاری کنیم. سپس یزید مقدّمات عزاداری را برای آن‏ها فراهم کرد و اسرای اهل بیت هفت روز بر آن حضرت ندبه و زاری کردند.(6)
نویسنده کتاب سیاهپوشی در سوگ ائمّه نور علیهم‏السلام ، در این باره چنین آورده است: هند، همسر یزید، می‏گوید: در عالم خواب دیدم دری از آسمان باز شده است و فرشتگان گروه گروه به سوی سر حسین علیه‏السلام فرود می‏آیند و می‏گویند: السلام علیک یا ابا عبداللّه، السلام علیک یابن رسول‏اللّه. در ادامه، او در عالم رؤیا شاهد بوسیدن سر امام حسین علیه‏السلام توسط پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و مناظر دیگری بود. هند می‏گوید: ناراحت و نگران از خواب بیدار شدم و ناگهان چشمم به نوری افتاد که از سر بریده امام حسین علیه‏السلام متصاعد بود. با مشاهده این صحنه، به جست‏وجوی یزید برخاستم و او را در اتاقی تاریک یافتم که محزون و غمگین می‏گفت: مرا چه به کار حسین؟ خواب خویش را برای او نقل کردم و او سرش را به زیر افکنده بود.
نویسنده با ذکر این رؤیا، یزید را پشیمان و نادم از جنایت خویش در کربلا دانسته است و این موضوع را عامل برخورد ملایم وی با اهل بیت علیهم‏السلام می‏داند،(7) در حالی که باید توجه داشت ترس یزید از خشم عمومی مردم و قیام بر ضد حکومت را باید عامل اصلی مدارا با اسرای اهل بیت علیهم‏السلام و سعی در جلب رضایت آنان دانست. کافی است مروری بر واقعه «حَرّه» و جنایات لشکریان یزید در مدینه، که دو سال پس از واقعه کربلا روی داد، داشته باشیم تا نادم و پشیمان بودن یزید از جنایاتش در کربلا را داستانی نادرست بدانیم.
دکتر شهیدی در این‏باره می‏نویسد: «مسلم بن عقبه، فرمانده سپاه اعزامی یزید به مدینه، سه روز شهر را به اختیار سپاهیان خونخوار شام نهاد تا هرچه خواهند بکنند و چه مردان دیندار و پارسا و شب‏زنده‏دار که کشته شد و چه حرمت‏ها که در هم شکست و چه زنان و دختران که از تجاوز این مردم وحشی نرستند! خدا می‏داند از این فاجعه تنها یک حقیقت را می‏توان دریافت و آن اینکه در این لشکرکشی، امیر و مأمور هیچ‏یک از فقه اسلام آگاهی نداشتند، و اگر داشتند بدان بی‏اعتنا بودند.»(8)
یکی از شیوه‏های امامان شیعه در برگزاری عزاداری بر امام حسین علیه‏السلام و زنده نگه‏داشتن یاد و خاطره قیام عاشورا استفاده از خطیبان و شاعران و افراد خوش‏صدا بود. به این افراد «مُنْشِدْ» می‏گفتند که معادل «مدّاح» امروزی بود. البته مسلّم است این افراد، که در محضر امامان معصوم به شعرخوانی و مرثیه‏سرایی می‏پرداختند، از هرگونه گزافه‏گویی و غلو و سخن نادرست به دور بودند و اساسا حادثه کربلا آن‏قدر دلخراش و حزن‏انگیز است که برای تحریک احساسات، نیازی به قصه‏پردازی و بیان مطالب نادرست، که متأسفانه کار برخی از مدّاحان شده، نیست.
هنگام بازگشت اهل بیت علیهم‏السلام به مدینه، کاروان آن‏ها در نزدیکی شهر اقامت کوتاهی کرد. چند تن از اهالی مدینه با کاروان اسرا برخورد کردند. یکی از آنان بشیر بن جذلَمْ بود. امام سجّاد علیه‏السلام او را شناخت و به او فرمود: ای بشیر، پدرت شاعر بود، تو هم از شاعری بهره‏ای داری؟ بشیر گفت: بلی، من خود نیز شاعرم. حضرت فرمود: ابیاتی بگو و جلوتر از ما به مدینه برو و خبر ورود ما و مصیبت قتل سیدالشهداء علیه‏السلام را به مردم اعلام کن. بشیر این ابیات را ساخت و با گریه و صدای رسا بر مردم مدینه فراخواند:
یا اهلَ یثرب لا مُقامَ لکم بِها
قُتِلَ الحسینُ و ادمعی مِدرارٌ
الجسمُ منه بکربلاءِ مفّرجٌ
والرأسُ منه علیَ القناةِ یُدارُ.
یعنی: ای اهل مدینه، دیگر در مدینه اقامت نکنید که حسین علیه‏السلام شهید شد و به این سبب، سیلاب اشک از چشم من روان است. بدن شریفش در کربلا و در میان خاک و خون افتاده و سر مقدّسش را بر سر نیزه‏ها در شهرها می‏گردانند.
بنا به قول ابی مخْنَفْ، زنی در مدینه باقی نماند، جز آنکه از خانه بیرون رفت و مردمان سیاه پوشیدند و فریاد گریه و ناله سر دادند.(9)
امام جعفر صادق علیه‏السلام و عزاداری امام حسین علیه‏السلام
شیعه امامیه بسیاری از احادیث و روایات خود، به ویژه در مسائل فقهی، را از امام ششم، جعفر بن محمّد صادق علیه‏السلام ، گرفته و بسیاری از سنّت‏ها و آداب و رسوم شیعه منسوب به ایشان است، تا آنجا که مذهب شیعه امامیه را «مذهب جعفری» می‏نامند. این مسئله مرهون شرایطی بود: سلسله بنی‏امیّه در سراشیبی سقوط قرار داشتند و خاندان عبّاسی هم هنوز قدرت تثبیت‏شده‏ای نداشتند.
امامت امام صادق علیه‏السلام از سال 114 تا 148 ق طول کشید که دوران نسبتا طولانی 34 ساله را شامل می‏شد. از این مدت، 18 سال در اواخر دوران اموی سپری شد و 16 سال در اوایل دوران خلافت عبّاسی گذشت. امام صادق علیه‏السلام با استفاده از این شرایط، نسبت به بسط و گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی تلاش وافری نمود و به تدوین و تعمیق فقه و مبانی و سنن شیعی همّت گمارد و شاگردان زیادی در این جهت پرورش داد. روایات زیادی از بزرگداشت واقعه کربلا و شهادت حسین بن علی علیه‏السلام و یارانش توسط این امام نقل شده است که به برخی از آن‏ها اشاره می‏شود:
از عبداللّه بن سنان روایت شده است که در روز عاشورا بر امام جعفر صادق علیه‏السلام وارد شدم، در حالی‏که جمع زیادی اطراف ایشان را فرا گرفته بودند و ایشان چهره‏ای اندوهناک و غمگین و اشکبار داشت. عرض کردم: یابن رسول اللّه، از چه می‏گریید؟ خداوند دیده شما را نگریاند. فرمود: آیا تو در بی‏خبری به سر می‏بری؟ مگر نمی‏دانی در چنین روزی حسین علیه‏السلام به شهادت رسید؟ گریه به او امان نداد تا سخن بیشتری بگوید و همه مردم به گریه افتادند.(10)
چنانچه این روایت را درست بدانیم، به اوج خفقان عصر اموی و شدت برخورد آنان با سنّت‏های شیعی و به ویژه عزاداری امام حسین علیه‏السلام پی می‏بریم که حتی یاران نزدیک امامان شیعه را نیز در بی‏خبری نگه می‏داشت که البته جای تأمّل دارد.
زید الشحّام نقل می‏کند که روزی نزد امام صادق علیه‏السلام بودیم. جعفر بن عثمان وارد شد و نزدیک امام نشست. امام به او فرمود: شنیده‏ام که تو درباره حسین علیه‏السلام شعر می‏گویی. جعفر گفت: آری. با درخواست امام، جعفر اشعاری در رثای امام حسین علیه‏السلام خواند و امام و جمع حاضر گریه کردند. اشک بر چهره امام جاری گشت و فرمود: ای جعفر، فرشتگان مقرّب الهی سخن تو را شنیدند و گریه کردند، همچنان‏که ما گریه کردیم. سپس فرمود: «کسی که برای حسین علیه‏السلام شعر بگوید، خود گریه کند و دیگران را بگریاند، خدا بهشت را بر او واجب می‏کند و گناهانش را می‏آمرزد.»(11)
محمّد بن سهل می‏گوید: در ایام تشریق(12) به همراه کمّیت شاعر، خدمت امام جعفر صادق علیه‏السلام رسیدیم. کمّیت به امام عرض کرد: اجازه می‏فرمایید: شعر بخوانم؟ حضرت فرمود: بخوان که این ایّام روزهای بزرگی هستند. پس حضرت خانواده خود را گفت که نزدیک آیند و به اشعار کمّیت گوش دهند. کمّیت اشعاری در رثای امام حسین علیه‏السلام خواند. امام در حق کمیّت دعا کرد و برای او آمرزش طلبید.(13)
شیخ فخرالدین طریحی در کتاب منتخب روایت کرده است: چون هلال عاشورا پدیدار می‏شد، حضرت صادق علیه‏السلام اندوهناک می‏گردید و بر جدّ بزرگوارش سیدالشهداء علیه‏السلام می‏گریست و مردم از هر جانب به خدمت ایشان می‏آمدند و با او نوحه و ناله می‏نمودند و بر آن حضرت تعزیت می‏دادند و چون از گریه فارغ می‏گشتند، حضرت می‏فرمود: «ای مردم، بدانید که حسین علیه‏السلام نزد پروردگار خود زنده و مرزوق است و پیوسته به عزاداران خود نگاه می‏کند و بر نام‏های ایشان و پدرانشان و جایگاهی که در بهشت برای آن‏ها مهیّاست از همه داناتر است.»(14)
همچنین امام صادق علیه‏السلام از امام حسین علیه‏السلام نقل می‏کند: «اگر زائر و عزادار من بداند که خداوند چه اجری به وی عطا خواهد فرمود، هر آینه شادی او از اندوهش بیشتر خواهد بود و زائر امام حسین علیه‏السلام با اهل خود برنمی‏گردد مگر مسرور، و عزادار من از جای برنخیزد، مگر آنکه جمیع گناهانش آمرزیده می‏گردد و مانند روزی می‏شود که از مادر متولّد شده است.»(15)
تأکید امام صادق علیه‏السلام به زنده و گواه بودن امام حسین علیه‏السلام ، اشاره به آیاتی از قرآن کریم است که ویژگی‏های شهید را بیان می‏کند.(16) این مسئله بیانگر آن است که امام صادق علیه‏السلام تلاش می‏کردند فضای مسمومی را که بنی‏امیّه برای امامان شیعه از جمله امام حسین علیه‏السلام در جامعه ایجاد کرده بودند و آن‏ها را افرادی طاغی و یاغی نسبت به حاکم اسلامی و امیرالمؤمنین می‏دانستند، با برپایی مجالس عزاداری و بیان حقایقی پیرامون شخصیت و قیام امام حسین علیه‏السلام پاک کنند و مسلمانان را به حقایق آگاه سازند و در این‏باره، به قرآن، که مورد وثوق و اجماع مسلمانان است، متوسّل می‏شدند.
عزاداری امام حسین علیه‏السلام در محضر امام رضا علیه‏السلام
در منابع، اشاراتی به چگونگی برپایی مراسم عزاداری امام حسین علیه‏السلام توسط امامان دیگر شیعه از جمله امام موسی کاظم و امام رضا علیهماالسلام نیز شده است. در مورد امام موسی بن جعفر علیه‏السلام از قول فرزند بزرگوارش نقل شده است: «همین که محرّم فرامی‏رسید، دیگر کسی خنده‏ای بر لب آن حضرت نمی‏دید و همواره اندوهگین بود تا دهه عاشورا بگذرد و چون روز دهم فرامی‏رسید، این روز، روز نهایت غم و مصیبت بود و می‏فرمود: این است آن روزی که جدّم حسین علیه‏السلام در چنین روزی کشته شد.»(17)
ریّان بن شبیب نقل می‏کند که روز اول محرّم بر ابی الحسن الرضا علیه‏السلام وارد شدم. حضرت به من فرمود: «ای پسر شبیب، اگر بر حسین علیه‏السلام بگریی چندان‏که اشک بر گونه‏هایت جاری شود، خدای تعالی هر گناهی که کرده‏ای بیامرزد» سپس فرمود: «اگر می‏خواهی در درجات بهشت با ما باشی، برای اندوه ما اندوهناک باش و در خوشحالی ما شادمان.»(18)
دِعْبِل خُزاعی، شاعر معروف اهل بیت علیهم‏السلام ، روایت کرده است: در ایّام عاشورا خدمت علی بن موسی علیه‏السلام رسیدیم. دیدیم آن حضرت با اصحاب خود ملول و محزون نشسته‏اند. چون مرا دید، فرمود: «مرحبا به تو ای دعبل! مرحبا به یاری‏کننده ما به دست و زبان خود!» پس مرا طلبید و نزد خود نشاند و فرمود: «ای دعبل، دوست دارم که شعری برای من بخوانی که این ایّام، ایام حزن ما اهل بیت و ایام سرور اعدای ما، بخصوص بنی‏امیّه، بوده است. ای دعبل، کسی که بگرید و بگریاند بر مصیبت ما و آنچه که دشمنان بر ما وارد کرده‏اند، حق تعالی او را در زمره ما محشور گرداند. ای دعبل، کسی که در مصیبت جدّم امام حسین علیه‏السلام بگرید، البته خداوند گناهان او را بیامرزد» و بعد برخاست و پرده در میان ما و اهل حرم زد و ایشان را بین پرده نشانید تا در مصیبت جدّ خود بگریند. سپس به من فرمود: «ای دعبل، مرثیه بخوان برای حسین علیه‏السلام که تو تا زنده‏ای ناصر و مادح ما هستی. با این کار، به ما یاری کن و در این‏باره کوتاهی مکن.»
دعبل می‏گوید: اشک از چشمان من جاری شد و شروع به شعرخوانی در رثای امام حسین علیه‏السلام کردم.(19)
شیخ صدوق روایت کرده است که امام رضا علیه‏السلام می‏فرمود: «محرّم ماهی بود که مردم در زمان جاهلیت قتال و جدال را در آن حرام می‏دانستند. اما این امّت جفاکار حرمت این ماه را نگه نداشتند و خون ما را حلال و احترام ما را ضایع و اهل بیت ما را اسیر کردند. خیمه‏های اهل بیت را سوزاندند و اموال آنان را به غارت بردند و هیچ حرمتی از برای رسول‏اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حق ما لحاظ نکردند. روز قتل امام حسین علیه‏السلام چشم‏های ما را مجروح و اشک ما را جاری و عزیز ما را ذلیل گردانیدند. پس بر مثلِ حسین علیه‏السلام باید گریه‏کنندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را محو می‏کند.»(20)
نتیجه
در پایان، لازم است به چند نکته در مورد اهداف و چگونگی عزاداری امام حسین علیه‏السلام از سوی امامان شیعه علیهم‏السلام اشاره شود: اول اینکه امامان شیعه با برپایی عزاداری امام حسین علیه‏السلام تلاش می‏کردند حقّانیت امام حسین علیه‏السلام و باطل بودن ادعاهای یزید و امویان را ثابت کنند، و این نشان‏دهنده آن است که جوّ عمومی جامعه اسلامی چنان مسموم بود که حتی برخی از اصحاب و یاران امامان شیعه از این موضوع غافل بودند؛(21) چنان‏که در بسیاری از روایات و دعاهایی که از امامان شیعه بر جای مانده‏اند به‏طور مرتّب تکرار می‏شود که امام حسین علیه‏السلام برای خدا و برپا کردن احکام اسلامی همچون نماز و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد.(22)
دوم اینکه امامان شیعه علیهم‏السلام با برپایی عزای امام حسین علیه‏السلام و منسوب کردن خویش به ایشان، سعی در اثبات حقّانیت خود و ستمگری و بطلان دشمنان و حکومت زمان خود داشتند و برپاداری عزای امام حسین علیه‏السلام را بهترین و مؤثرترین شیوه مبارزه در زمان خویش می‏دانستند. امام رضا علیه‏السلام وقتی مصیبت‏های امام حسین علیه‏السلام و یارانش را بیان می‏کرد، به جای ایشان، کلمه ما را به کار می‏برد: «این امّت جفاکار، خون ما را حلال و احترام ما را ضایع و اهل بیت ما را اسیر کردند و خیمه‏های حرم ما را سوختند و اموال ما را به غارت بردند و هیچ حرمتی از برای رسول‏اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حق ما لحاظ نکردند.»(23) در روایت معروف «سلسلة الذهب» نیز امام رضا علیه‏السلام شرط وارد شدن به قلعه توحید و ایمن ماندن از عذاب را پذیرفتن امامت خویش بیان می‏کنند.(24)
در این زمینه، امامان شیعه علیهم‏السلام به آیات قرآن، که مورد وثوق همه فرقه‏های اسلامی است، متمسّک می‏شدند؛ چنان که آیاتی از قرآن که در رابطه با حقوق اهل بیت پیامبر علیهم‏السلام بر امّت اسلامی هستند،(25) در روایت اخیر مورد توجه قرار گرفته‏اند و یا در روایتی دیگر به آیاتی از قرآن که خصوصیات شهید راه خدا را بیان می‏کند، اشاره شده است.(26)
در مورد کیفیت و مدت برگزاری مراسم عزاداری در حضور امامان شیعه علیهم‏السلام نیز از روایات و شواهد تاریخی چنین برمی‏آید که بر خلاف ادعای پنهانی بودن این مراسم در زمان ایشان، امامان شیعه علیهم‏السلام برای رسیدن به اهداف مقدّس خویش، سعی می‏کردند این مراسم را به صورت دسته‏جمعی، حتی اگر شده با حضور خانواده خویش، علنی و در ملأ عام و در هر فرصت ممکن برپا دارند.
ابن قولویه از ابن هارون مکفوف(27) روایت کرده است: خدمت امام جعفر صادق علیه‏السلام رسیدم، به من فرمود: در مصیبت حسین علیه‏السلام شعری بخوان. ابوهارون به شیوه رسمی و ـ به قول معروف ـ «کتابی» اشعار خود را خواند. حضرت به او فرمود: به همان نحوی که نزد قبر آن حضرت می‏خوانی، مرثیه‏سرایی کن؛ یعنی همراه با حزن و اندوه و سوز و گداز. او می‏گوید: پس من این بیت را خواندم:
اَمِر علی حدثِ الحسینِ
فقُل لاِعظُمهِ الزکیّه.
یعنی بر مزار حسین گذر کن و به استخوان‏های پاکش بگو.
و چون حضرت گریست، من ساکت شدم. فرمود: بخوان. من چند بیت دیگر خواندم، بعد فرمود: باز هم بخوان. من این بیت را خواندم:
یا مریم قومی فانّه بی مولاکِ
و علی الحسینِ فاسعدیِ ببکاکِ.
پس حضرت گریست و اهل حرم به ناله و شیون آمدند و چون ساکت شد، فرمود: «ای اباهارون، هر که شعری در مصیبت حسین علیه‏السلام بسراید، پس بگریاند ده نفر را، بر او بهشت واجب است» و سپس نفرات را کم کرد تا به یک نفر رسید و فرمود: «هر که بخواند شعری در مصیبت حسین علیه‏السلام و یک نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است.»(28)
از این روایت برمی‏آید که امامان شیعه علیهم‏السلام عزاداری با سوز و گداز و همراه با گریه و زاری را تشویق و تبلیغ می‏کردند و برای آن ثواب زیادی قایل بودند. همچنین سعی می‏کردند اقوام و بستگان خود را نیز در این‏گونه مراسم شرکت دهند.
امام صادق علیه‏السلام با لحنی تشویق‏گونه خطاب به فضیل بن یسار می‏فرماید: «آیا مجلس تشکیل می‏دهید و با هم درباره ما سخن می‏گویید؟» فضیل می‏گوید: آری. امام می‏فرماید: «من این مجالس را دوست دارم. پس هدف ما را زنده نگه دارید. خدا رحمت کند کسی را که هدف و امر ما را احیا کند. ای فضیل، کسی که ما را به یاد آورد و یا نزدش از ما یاد شود و از دیدگانش به اندازه بال مگسی اشک بیرون آید، خداوند گناهانش را بیامرزد.»(29)
نکته قابل توجه در مورد روایت اخیر، این است که برخی بخشیدن گناه در اثر عزاداری و گریستن بر امام حسین علیه‏السلام را بهانه‏ای برای مرتکب شدن گناهان و محرّمات الهی و ترک واجباتی همچون نماز قرار داده‏اند، و حال آنکه حضرت امام حسین علیه‏السلام برای ترک حرام الهی (بیعت با حاکم ظالم و فاسد) و انجام واجبات شرعی (امر به معروف و نهی از منکر) قیام کرد و در این راه به شهادت رسید. خواندن نماز ظهر عاشورا در شرایط بسیار دشوار و فرصت گرفتن از دشمن در شب آخر برای خواندن قرآن و نماز، حکایت از عشق امام حسین علیه‏السلام به نماز و قرآن دارد. بنابراین، شاید بتوان سیره امامان شیعه علیهم‏السلام و نقل برخی از این‏گونه روایات را این‏گونه تفسیر کرد که عزاداری امام حسین علیه‏السلام باید عامل دمیدن روح امید در آحاد جامعه اسلامی، حتی گناه‏کاران باشد. گریه بر امام حسین علیه‏السلام می‏تواند به گناه‏کاران این امید را ببخشد که در آن‏ها تحوّل ایجاد شود و بین آن‏ها و گناه فاصله ایجاد کند و آن‏ها را آماده انجام واجبات الهی تا حدّ شهادت در راه خدا گرداند. بنابراین، عزاداری بر امام حسین علیه‏السلام گناهان گذشته را می‏آمرزد، نه گناهان آینده را.
در کتاب وسائل الشیعه از قول امام صادق علیه‏السلام آمده است: «در ماجرای کربلا، زنان فاطمی در عزای حسین بن علی علیه‏السلام گریبان چاک نمودند و صورت‏ها خراشیدند و باید در مثل چنین مصیبتی، گریبان‏ها چاک زد.»(30)
کتاب عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، این روایت را منطبق بر فرموده حضرت صاحب‏الامر(عج) در زیارت «ناحیه مقدّسه» می‏داند. در این زیارت، از قول امام زمان علیه‏السلام آمده است: «چون زنان اهل بیت در روز عاشورا، اسب تو را بدان حالت دیدند، از پس پرده‏ها بیرون آمدند، گیسوان خود را پریشان کردند و سیلی بر صورت می‏نواختند.»(31)
اما چه بسا نشر این‏گونه روایات عامل رفتارهایی خارج از ضوابط اسلامی در دوران حکومت آل‏بویه گردید. بنا به نوشته مورّخانی همچون ابن کثیر و ابن خلدون، در زمان معزّالدوله دیلمی، روز عاشورا زنان با موی پریشان و چهره سیاه کرده از خانه‏هایشان خارج می‏شدند و بر سر و صورت می‏کوفتند و جامعه بر تن می‏دریدند و در عزای امام حسین علیه‏السلام می‏گریستند.(32)
روشن است که عزاداری امام حسین علیه‏السلام از امور مستحب است، و غیرمنطقی و غیرعقلانی و طبیعتا غیرشرعی است که پیشوایان شیعه علیهم‏السلام عمل مستحبی را انجام دهند که مقدّمات آن حرام شرعی باشد. از ساحت مقدّس امامان شیعه علیهم‏السلام و علمای راستین تشیّع، تأیید چنین اعمالی به دور است. بنابراین، باید در صحّت این‏گونه روایات و ادعیه، که با اصول اسلامی و سیره معصومان علیهم‏السلام مغایرت دارد، تردید جدّی نمود.
پی‏نوشت‏ها
1. محمدحسین مظفّر، تاریخ شیعه، ترجمه محمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368، ص 69.
2. محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری (تاریخ الرسل والملوک)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1362، ج 7، ص 3103. در واقعه حرّه، که در سال 62 ق روی داد (برخی سال 63 و بعضی سال 64 نوشته‏اند)، عبداللّه بن حنظله با پشتیبانی مردم مدینه علیه حکومت یزید قیام کرد و پس از پیروزی بر امویان به سرکردگی مروان بن حکم، عامل یزید در مدینه، حکومت را به دست گرفت.
3. ابی الفداء (اسماعیل) ابن کثیر الدمشق، البدایة و النهایة، بیروت، مکتبه المعارف، 1977 م، ج 9، ص 107.
4. این عبارت ترجمه آیه‏ای از قرآن است: «قال اِنّما اَشکو بَثّی و حَزنی الی اللّه و اَعلمُ مِنَ اللّه مَا لاتَعلمون.» (یوسف: 86) ر. ک: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، امالی، ترجمه محمدباقر کمره‏ای، تهران، کتابخانه اسلامی، 1362 ش، مجلس 29، ص 141.
5. جعفر بن محمّد بن قولویه، کامل الزیارات، نجف، مطبعة المرتضویه، 1356 ق، باب 32، ص 115.
6. لوط بن یحیی بن سعید العامدی ازدی کوفی، نصوص من تاریخ ابی محنف، بیروت، دارالحجّة البیضاء، 1419 ق / 1999 م، ج 1، ص 500 / همچنین ر. ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1403 ق (1983 م)، ج 45، ص 196 / فخرالدین طریحی، المنتخب، قم، منشورات الرضی، 1362 ش، ج 2، ص 482.
7. علی ابوالحسنی (منذر)، سیاهپوشی در سوگ ائمّه نور علیهم‏السلام ، قم، الهادی، 1357، ص 126.
8. جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1380، ص 190. برای اطلاع بیشتر درباره واقعه حرّه ر. ک: طبری، پیشین، ج 7، ص 3116 به بعد / عزالدین ابی الحسن ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، 1402 ق / 1982 م، ج 5، ص 2301 به بعد.
9. ازدی کوفی، نصوص من تاریخ ابی مخنف، ج 1، ص 503 به بعد.
10. شیخ صدوق، امالی، مجلس 27.
11. سید شرف‏الدین، فلسفه شهادت و عزاداری حسین بن علی علیه‏السلام ، ترجمه علی صحّت، تهران، مرتضوی، 351، ص 68.
12. روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم ذی‏حجّه را که حجّاج در سرزمین «منی» بیتوته می‏کنند و حالت اعتکاف دارند، «ایّام تشریق» می‏گویند.
13. ابن قولویه، پیشین، باب 32، ص 112.
14. فخرالدین طریحی، پیشین، ج 2، ص 483.
15. همان.
16. برای مثال، آیه «ولا تحسبنَّ الذین قُتلوا فی سبیلِ اللّهِ امواتا بَل احیاء عندَ ربِّهم یُرزقون.» (بقره: 155)
17. شیخ صدوق، پیشین، مجلس 27.
18. همان.
19. ابن قولویه، پیشین، باب 32، ص 112.
20. شیخ صدوق، پیشین، مجلس 27، ص 129 و 130.
21. امام صادق علیه‏السلام در پاسخ عبداللّه بن سنان، یکی از اصحابش، که علت اندوهگین و عزادار بودن حضرت و اطرافیانش در عاشورا را پرسیده بود، فرمود: «آیا تو در بی‏خبری به سر می‏بری؟ مگر نمی‏دانی در چنین روزی حسین علیه‏السلام به شهادت رسید.» (ر. ک: علی ربّانی خلخالی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، قم، مکتب الحسینی، 1400 ق، ص 30.)
22. برای مثال، دعای زیارت «امین اللّه»، که منسوب به امام سجّاد علیه‏السلام ، و زیارت عاشورا، که به امام باقر علیه‏السلام منسوب است.
23. شیخ صدوق، پیشین، مجلس 27، ص 128.
24. «کلمة لااله الااللّه حصنی فَمن دَخلَ حصنی اَمِن مِن عذابی بشرطها و شروطها و اَنا مِن شروطها.» (ابی جعفر محمد بن علی بن الحسن بن موسی بن بابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا علیه‏السلام ، ترجمه محمد تقی اصفهانی، بی‏جا، علمیه اسلامی، بی‏تا، ج 1، ص 374.)
25. «قُل ما اسألکم علیه اجرا الاّ المودةَ فِی القُربی.» (شوری: 23)
26. همان.
27. «مکفوف» به معنای نابیناست و به دلیل نابینا بودن ابوهارون، به او «مکفوف» می‏گفتند.
28. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، تهران، مقدّس، 1379، ص 707 به بعد.
29. سید شرف‏الدین، پیشین، ص 7.
30. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، باب 31، ص 66.
31. علی ربّانی خلخالی، پیشین، ص 66.
32. ابن کثیر، پیشین، ج 11، ص 259 / عبدالرحمن بن محمّد ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، المسمّی بکتاب العبر و دیوان المبتدأ و الخبر فی ایّام العرب و العجم البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، بیروت، مؤسسة جمال للطباعة و النشر، بی‏تا، ج 3، ص 425.
1. دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تربیت مدرّس.


همه عالم به دنبال حسینه


و حسین ( علیه السلام) چون برزمین فتاد، چشمه عشق افلاکی، از خاک جوشیده و زمین و زمان درهم پیچید . زمان برمدار عاشورا و زمین برگرد کربلا، به طواف آمد و از آن روز هر لحظه عاشورا شد و هر جا کربلا . نام حسین در همه عالم پیچید . امروز چون بیرق عزای حسین ( علیه السلام) برافراشته می‏شود، عالم در مصیبت‏سنگین او به سوگ می‏نشیند .
عزت و افتخار حسینی در کلام امام خمینی
حضرت امام خمینی در این‏باره چنین می‏فرماید:
شما در کجا سراغ دارید که ملتی این‏طور هماهنگ بشود؟ این‏ها را در تمام کشورهای اسلامی و ملت‏های اسلام، سید الشهداء در روز تاسوعا و عاشورا هماهنگ کرده است; بروید هندوستان همین بساط است، بروید پاکستان همین بساط است، بروید افغانستان همین بساط است . هرجا بروید همین بساط است . (1)
محرم در کولومبیا
مراسم عزاداری در کولومبیا به صورت سنتی در ایام سوگواری حضرت اباعبدالله‏الحسین اجرا می‏شود . شیعیان مهاجر در این کشور فاقد حسینیه یا فاطمیه هستند; ولی با امکانات محدود، عزت و افتخار حسینی را به نمایش می‏گذارند . تنها مکان تجمع آنان مسجد شهرمایکائو است . (2)
عاشورا در کانادا
برگزاری مراسم دهه محرم و عاشورا از جمله نمودهای فرهنگی ویژه شیعیان کاناداست .
برجسته‏ترین ویژگی مراسم عزت و افتخار حسینی که به صورت مشترک بین جامعه شیعیان مقیم کانادا برگزار می‏شود; تشکیل مجالس سخنرانی است که آن‏ها با دعوت از روحانیان از کشورهای عراق، لبنان، هند، پاکستان و ایران، از سخنان آن‏ها استفاده می‏کنند . (3)
اجرای مراسم عزاداری شیعیان، در مکان‏های استیجاری سرپوشیده، به عنوان حسینیه است و توام با سینه زنی و زنجیر زنی می‏باشد . در سال 1993 میلادی، برخی از شیعیان در شهر «تورنتو» کانادا، برای مطرح کردن شیعه به عنوان یک جمعیت مطرح در آن کشور، اقدام به برگزاری راه‏پیمایی به صورت دسته‏های عزاداری نمود که این موضوع در مطبوعات کانادا نیز منعکس گردید .
قاره آفریقا
شیعیان آفریقای شرقی، شیعیان دوازده امامی و جمع بیش‏تری از آنان شیعیان اسماعیلی هستند . در ایام محرم، شیعیان اسماعیلی در مساجد خود به نام «جماعت‏خوان‏» و شیعیان امامیه هندی و پاکستانی در مساجد خود به نام «امام‏باره‏» به عزاداری برای امام حسین و شهدای کربلا می‏پردازند . (4)
عاشورا و محرم در مصر
اولین علوی که پا به مصر گذاشت، «علی بن محمد بن عبدالله‏» بود و بسیاری از مردم مصر با وی بیعت کردند . تشیع در مصر هواداران بسیاری داشت، تا این که متوکل عباسی به سبب ترس از قیام و نهضت علویون، دستور تبعید خاندان ابوطالب را از مصر به عراق در سال 236 قمری صادر کرد . پس از سقوط فاطمیان در مصر، فقط میلاد فرخنده امام حسین تا به امروز هم‏چنان پابرجاست که همراه با برقراری جشن‏های رسمی و با شکوه طی چند روز برگزار می‏شود . صوفیان مصر، شب نیمه شعبان و ماه مبارک رمضان را هم‏چنان جشن می‏گیرند .
عاشورا در تونس
با تسلط فاطمیان در سال 909 میلادی بر تونس، مذهب شیعه دراین کشور کوچک آفریقایی گسترش یافت و باتاسیس شهر مهدیه بر ساحل دریای مدیترانه، فاطمیان اقدام به ترویج مذهب شیعه در سراسرکشور تونس و سپس در شمال آفریقا نمودند . رفته رفته ایام الله تاسوعا و عاشورا جزو سنت‏های مذهبی تونس شد و روز عاشورا از تعطیلات رسمی تونس محسوب می‏شد . مردم تونس به پاس عزت و افتخار حسینی در ایام محرم از هرگونه مراسم شادی مثل جشن عروسی و ختنه‏کنان و ... خودداری می‏کردند و معتقد بودند که اجرای مراسم شادی در این ایام «مش ملیح‏» یعنی خوش یمن نیست .
یکی دیگر از مراسم این ایام که به اعتقاد آن‏ها صورت می‏گیرد، همراهی در عزاداری حضرت‏زهراست که با رفتن به قبرستان در صبح عاشورا، با فاطمه زهرا هم ناله می‏شوند . مردم تونس بنابر یک سنت قدیمی، معتقدند که همه ارواح در روز عاشورا کنار قبر خود حضور پیدا می‏کنند و منتظر دیدار بستگان زنده خود هستند و نمی‏خواهند این انتظار به ناامیدی مبدل گردد و معتقدند ارواحی که دیدار کننده نداشته باشند، حضرت فاطمه برقبور آن‏هاتوقف می‏کند و جهت آمرزش آن‏ها فاتحه می‏خواند . (5)
مردم تونس در این روز هزینه بسیاری جهت‏خرید طعام و میوه اختصاص می‏دهند و روز تاسوعا تاکید برخوردن گوشت مرغ و غذایی شبیه ماکارانی دارند . شب عاشورا با آتش زدن علف‏های خشک و شعله‏ور کردن آن‏ها که به «اجیجه‏» شهرت دارد، گلوله‏هایی را شلیک می‏کنند و بر این اعتقادند که این عمل، موجب شادمانی اطفال کربلا می‏گردد . (6)
محرم و صفر در سنگال
شیعیان سنگال بیشتر لبنانی مهاجر که حدود دوهزار و پانصد و دوهزار سنگالی هستند که در محرم و مخصوصا عاشورا، مراسم عزاداری برپا می‏کنند .
روز عاشورا (معروف به تنخریت) در این کشور تعطیل رسمی است و بعضا هر فرقه‏ای، روزی را تعطیل می‏کند و گاه پیش می‏آید که دویا سه روز متوالی تعطیل است .
مراسم عاشورا در سنگال شکل سنتی دارد و هر فرقه به سبک خودش به عزاداری می‏پردازند . مثلا در بین فرقه‏های تیجانیه و قادریه تا اندازه‏ای مرثیه خوانی رواج دارد و واقعه عاشورا را از طریق نوارهای صوتی برای مردم تشریح می‏کنند . برخی به آداب و رسوم سنتی پای‏بند نیستند; ولی در روز عاشورا به نماز و روزه می‏پردازند و هزار بار (قل هوالله احد) و (استغفرالله) می‏خوانند و صلوات می‏فرستند . (7)
عاشورا در مراکش
سنت‏حسنه‏ای که در دیگر کشورهای اسلامی وجود ندارد یاکم‏تر وجود دارد، این است که مردم مراکش در روز عاشورا دسته‏جمعی زکات می‏پردازند، تا از این طریق به یاری افراد بی‏بضاعت و مستحق بشتابند . این زکات به دارایی‏های ثابت و منقول و سودهای به دست آمده آن‏ها در سال جاری تعلق می‏گیرد که به سبک جشن عاطفه‏ها جمع آوری و به فقرا و مستمندان می‏پردازند و از سوی دیگر احیای عاشورا برای مردم مغرب یادآور شهادت سبطنبی (حسین بن علی) در کربلاست .
عاشورا در سومالی
با هجرت جمعی از شیرازی‏های ایران به آفریقا در اوایل قرن سوم هجری، اسلام، فرهنگ، تمدن و هنر ایرانی به آن قاره راه پیدا کرد . مردم سومالی ایام محرم به ویژه عاشورا را بزرگ می‏دارند . (8)
محرم و صفر در کنیا
مردم کنیا، آغاز ماه محرم را آغاز سال هجری قمری می‏دانند . مراسم عزاداری مردم کنیا در جراید این کشور منعکس می‏شود . روش عزاداری مردم کنیا و مجالس وعظ، سخنرانی، سینه زنی، و اصطلاحت عزادار، مجلس (Majlis) ماتم، امام باره و چهلم (Chelum) نشانگر آن است که این مراسم چند قرن پیش توسط ایرانیان شیعه به این سرزمین منتقل شده است . مردم کنیا در کنار مراسم سینه زنی، زنجیرزنی، مرثیه‏سرایی، مجالس تعزیه خوانی (شبیه خوانی) نیز بر پا می‏کنند . بعد از چهل روز هم مراسم چهلم امام و شهدای نینوا برپا می‏کنند . شیعیان کنیا براین باورند که آخرین روز صفر، روز قصاص و کشته شدن عمر سعد توسط مختار ثقفی است، لذا به این مناسبت، این روز را جشن می‏گیرند و پارچه‏های سیاه را از تن بیرون می‏آورند و به شادی می‏پردازند . (9)
عاشورا در سیرالئون
از چند سال پیش در دهه اول ماه محرم و اربعین حسینی، در انستیتو بین المللی علوم اسلام (مهد جمهوری اسلامی ایران) هر شب در سالن اجتماعات رایزنی فرهنگی . مراسم عزاداری و سوگواری اباعبدالله الحسین برگزار می‏شود و در برخی از شهرهای مهم سیرالئون از جمله «بو» و «کنیما» نیز مراسم مشابهی توسط برخی از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم (تبعه سیرالئون) تشکیل می‏شود و به ایراد سخنرانی می‏پردازند .
محرم در پاکستان
در ایام محرم و عاشورا جامعه پاکستان حالت‏سوگوارانه‏ای به خود می‏گیرد و «امام باره‏» ها و «ذوالجناح‏» ها که نقش عمده‏ای در فرهنگ عزاداری عاشورای پاکستان دارند، فعال می‏شوند . تاسوعا و عاشورا در سراسر این کشور تعطیل رسمی است و مردم پاکستان فرصت مناسبی برای شرکت درمراسم عزاداری دارند . صدا و سیمای پاکستان، روزهای محرم به ویژه تاسوعا و عاشورا برنامه‏های عادی خود را قطع و یکسره برنامه‏های مخصوص مراسم عزاداری و اخبار ایام را پخش می‏کنند .
محرم در هند
بزرگ‏ترین جمعیت تشیع در جهان، در شبه قاره هند و پاکستان است که تعداد شیعیان هند دوبرابر شیعیان ایران است . (10) مضامین و ارزش‏های شیعی در ادب اردو که در معماری امام باره‏ها به کاررفته است، به چشم می‏خورد . در شهر لکنهو با وجود نفوذ بریتانیا، فرهنگ غنی شیعه ادامه یافت و مدرسه «الواعظین‏» به تربیت مربیان و مبلغان شیعه می‏پرداخت . شیعیان هند در ماه محرم هرسال، مراسم با عظمتی در بزرگداشت عزت و افتخار حسینی برپا می‏کنند . در این مراسم به سخنرانی و بیان وقایع کربلا با نثر و نظم می‏پردازند و متعاقب آن مراسم سینه زنی اجرا می‏شود و آرامگاه کوچکی به نام «تعزیه‏» و علم‏هایی که معروف به بیرق حضرت الوالفضل است، در اماکن متبرک خود به نام «امام باره‏» نگهداری می‏کنند و در روز عاشورا، طی مراسمی، دسته جمعی بیرون می‏آورند (نظیر مراسم حمل نخل که دریزد، جنوب خراسان، و بعضی از شهرهای اصفهان، مثل شهر علویجه و دیگر شهرهای ایران مرسوم است)
شور مصیبت امام حسین، تاثیر روحی فوق‏العاده‏ای بر زنان آن دیار باقی می‏گذارد . به طوری که النگوهای خود را می‏شکنند، سرخود را شانه نمی‏زنند، جواهرات برخویشتن نمی‏آویزند و از پوشیدنی‏هایی به رنگ روشن خودداری می‏کنند . این سوگواری‏ها گاهی تا اربعین امام حسین ادامه می‏یابد . مراسم عاشورا، اهل سنت در هند را تحت تاثیر قرارداده و موجب تقرب آنان به شیعه گشته است، به طوری که عقیده تفضیله (برتری امام علی و فرزندانش برسایرخلفا) از سوی بسیاری از نخبگان سنی پذیرفته شده و از بنی‏امیه تبری می‏جویند .
در خانه‏های شیعیان به تعداد افراد خانواده، ماکت‏هایی شبیه حرم مطهر ائمه وجود دارد که به «شبیه روضه‏» مشهوراست . شیعیان هند با روشن کردن شمع و یا عود در کنار آن‏ها حماسه کربلا را در قلوب خود زنده نگه می‏دارند . مردان نیز در انجمن‏های مختلفی که تحت عنوان «انجمن ماتم‏» است‏به عزاداری می‏پردازند و در حالی که شمایل به‏دست دارند، از خانه‏ای به خانه دیگر می‏روند و در غروب عاشورا، به محل‏هایی که «کربلا» نام گذاری شده است می‏روند و درآن‏جا شمایل را به خاک می‏سپارند . (11)
عاشورا در آلمان
پس از جنگ جهانی اول، گروهی از سربازان و افسران مسلمان ارتش‏های درگیر، در آلمان باقی ماندند . طبق منابع آلمانی‏ها در حال حاضر حدود دو میلیون مسلمان در جمهوری فدرال آلمان زندگی می‏کنند که بیشتر آنان شیعه و در شهرهای فرانکفورت، مونیخ، آخن، هانوور، هامبورگ زندگی می‏کنند . در شهر هامبورگ حدود پانزده هزار ایرانی زندگی می‏کنند که محل عبادت و عزاداری آن‏ها مسجدی در کنار دریاچه «استر» است . ساختن این مسجد در سال‏1332ش، بنا به تقاضای جمعی از شیعیان ایرانی مقیم هامبورگ به دستور آیه الله العظمی بروجردی شد .
برنامه‏های عزاداری در مسجد هامبورگ در ایام محرم به ویژه تاسوعا و عاشورا با تلاوت قرآن و سپس سخنرانی آغاز می‏شود و با سینه زنی به پایان می‏رسد، شیعیان ایرانی و پاکستانی و افغانی بیشترین عزاداران را تشکیل می‏دهند که برخی از آنان از شهرهای اطراف آلمان که تا چهارصد کیلومتر بامرکز اسلامی هامبورگ فاصله دارد، شرکت می‏کنند و تا صبح در آن‏جا به عزاداری می‏پردازند .
محرم در بلژیک
مراسم عاشورا در بین شیعیان بلژیک به صورت کاملا طبیعی و بدون خرافه اجرا می‏شود . بعضی از آن‏ها در مسجدالرضا و برخی با اجاره مکان‏هایی مختلف (تحت عنوان حسینیه) و شیعیان عراقی در شهر «آنورس‏» در یک منزل شخصی گرد هم می‏آیند و به سینه زنی و نوحه خوانی می‏پردازند .
به طور کلی فرهنگ عاشورا و گرامی‏داشت آن، در بین شیعیان روح تازه‏ای دمیده و خصوصا در سال‏های اخیر عزاداری آن‏ها به سبک عزاداری و نوحه سرایی اعراب ایرانی الاصل است . (12)
محرم و عاشورا در انگلستان
مرکزی که محل تجمع مسلمانان به ویژه شیعیان در آن کشوراست، حسینیه‏ای است‏به نام «امام حسین‏» که بیش‏تر گردآورندگان آن ایرانی و عرب هستند، بسیاری از برادران انگلیسی مشتاق شرکت و حضور دراین حسینیه هستند، اما به سبب عدم آشنایی با زبان عربی و فارسی، این کار برایشان دشوار است .
محرم در یونان
مراسم عاشورا به وسیله شیعیان پاکستانی در منازلشان و توسط سفارت ایران در محل سفارت‏خانه برگزار می‏شود و شیعیان در مراسم عزاداری یکدیگر شرکت می‏کنند . (13)
محرم در دانمارک
حدود چهل هزار شیعه در دانمارک زندگی می‏کنند . این کشور بر خلاف برخی کشورهای دیگر، مشوق مؤسسان مراکز فرهنگی است و هفتاد درصد هزینه مدرسه سازی، کتابخانه، مراکز آموزشی، مسجد و حسینیه را می‏پردازد . مراسم عزای حسینی در نه مرکز اسلامی با نام‏های زیر اجرا می‏شود:
1 - دارالحسین
2 - مؤسسه دارالحسین
3 - حسینیه ایرانیان
4 - حسینیه شهید صدر
5 - مرکز فرهنگی لبنانی‏ها
6 - حسینیه مرکز جعفری
7 - حسینیه مصلی الایمان
8 - حسینیه افاغنه
9 - حسینیه شیرازی
عاشورا در پرتغال
شیعیان همه ساله مراسم تاسوعاو عاشورا و شام غریبان را در محل «محفل شیعیان امام زمان (عج) در شهر «آلمادا» واقع در «لیسبون‏» برگزار می‏کنند . در این مراسم پس از مداحی، سینه زنی، نوحه خوانی و سخنرانی، نماز جماعت‏برگزار می‏گردد و در پایان حاضران اطعام می‏شوند . (14)
عاشورا در ترکیه
برخی از منابع حدود یک سوم از کل کردهای ساکن ترکیه را شیعه یا علوی می‏دانند و بعضی دیگر علویون ترکیه را بالغ بر بیست و پنج درصد یعنی یک چهارم سکنه ترکیه می‏دانند . (15) همایش شیعیان در محرم و عاشورا در مناطق و شهرهای مختلف ترکیه از جمله میدان عاشورای زینبیه در منطقه «هالکالی‏» استانبول، مسجد امام حسین منطقه «کایشلی داغی‏» ناحیه «قاضی کوی‏» و مسجد «سیداحمد دره‏سی‏» منطقه «کوشویلو» نشانگر کثرت جمعیت علویون و جعفری مذهبان است . آن‏ها از اول تا دهم محرم لباس سیاه برتن می‏کنند و برای گرامی‏داشت‏یاد وخاطره شهدای کربلا به عزاداری می‏پردازند و در مقابل همدیگر می‏ایستند و شروع به سینه‏زنی و زنجیرزنی می‏کنند و بسیاری از عزاداران، پیراهن سفیدی روی لباس مشکی خود می‏پوشند که به معنی کفن است و نوارهایی از پارچه‏های سبز و قرمز بر پیشانی می‏بندند . پس از مراسم سینه‏زنی و عزاداری، از سخنان رهبر شیعیان ترکیه بهره می‏برند و سپس نمایش تمثیلی (تعزیه) از حادثه کربلا بر بالای یک تپه شنی به مورد اجرا در می‏آید . (16)
محرم و صفر در بحرین
اکثر جمعیت‏بحرین شیعه و از کشورهای ایران، هند، پاکستان، مصروعمان به این مجمع الجزایر مهاجرت کرده‏اند و در اجرای مراسم سینه زنی، زنجیر زنی و تعزیه خوانی (شبیه‏خوانی) به سبک کشور خودشان اقدام می‏کنند . اکثر عزاداران حسینی در روزها و شب‏های هفتم، هشتم، نهم و دهم محرم، در دسته‏های منظم در کوچه‏ها و خیابان‏های بحرین در حالی که پیشاپیش آن‏ها پرچم‏های سیاه و شعارهای عاشورا حمل می‏شود، به حرکت در می‏آیند و بانواختن سنج و دمام - و بعضا اسب‏های سیاه پوش به صورت ذوالجناح امام، به سینه زنی می‏پردازند . روزهای تاسوعا و عاشورا در بحرین تعطیل رسمی است . در بحرین برای «حسینیه‏» اصطلاح «ماتم‏» به کار برده می‏شود که «شیعیان مراسم اجتماعی، اعیاد مذهبی و حتی مراسم عروسی فرزندانشان را در سه هزار حسینیه کوچک و بزرگ برگزار می‏کنند . (17)
محرم و صفر در عربستان
به سبب حاکمیت وهابیون بر سرزمین وحی و وجود اختناق درآن کشور، جمعیت دو میلیونی شیعیان عربستان به صورت پنهانی در خانه‏های خود برای حضرت اباعبدالله الحسین و شهدای کربلا عزاداری می‏کنند .
در مدینه منوره نه مسجد و حسینیه متعلق به شیعیان است که در ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان مراسم تعلیم و تفسیر قرآن و مجالس روضه‏خوانی مفصل و مجللی برپا می‏کنند و به عزاداری سنتی می‏پردازند . آل سعود چند سالی است که از ساختن مسجد توسط شیعیان جلوگیری می‏کند و شیعیان مجبورند برای انعقاد مجالس و مراسم مذهبی، حسینیه‏هایی را به عنوان خانه و ملک شخصی ساخته و در آن‏ها تجمع نموده و شعائر دینی و شیعی را اقامه کنند .
در برخی محلات شیعه نشین احساء وقطیف مراسم شبیه خوانی (تعزیه) برپا می‏شود و جمعیت‏بسیاری در آن‏ها شرکت می‏کنند . در سال‏های قبل مراسم تعزیه خوانی سیار و مفصل بوده است و آتش زدن خیمه‏ها و حمل کاروان اسرا و سرهای شهدا به کوفه به همراه دسته جات عزاداری به صورت سمبلیک به نمایش گذاشته می‏شده است که حکومت آل سعود از آن ممانعت‏به عمل آورده است . (18)
محرم و صفر در عمان
در کشور دو میلیون نفری عمان، یک صد هزار شیعه دوازده امامی زندگی می‏کنند . در اکثر شهرهای عمان حسینیه و مسجد مخصوص شیعیان بنا شده است که همه ساله در ماه محرم وصفر این مراکز سیاه‏پوش و روزها صبح و عصر، روضه خوانی مفصل درآن‏ها برپا می‏کنند .
محرم و صفر در کویت
از جمعیت‏یک میلیون نفری کویت چهل‏درصد آن‏ها شیعه هستند . عزاداری در کویت توسط شیعیان، منحصر به ماه محرم و صفر نیست، بلکه در پنج‏حسینیه کویت در طول سال، هرشب و هر روز مجالس روضه خوانی برقراراست و کسانی که فراغت دارند، صبح‏ها قبل از رفتن سرکار و شب‏ها بعد از کار در این مجالس شرکت می‏کننند و بهره‏مند می‏گردند . این تنها کشور است که شیعیان آن معتقد به «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» هستند . در کشور کویت هیات‏ها و عزاداران حسینی اجازه خروج از محل عزاداری را ندارند .
پانوشت‏ها:
1 . صحیفه نور، ج 10، ص 217
2 . عاشورا در سرزمین‏ها، ش 5، ص 25، عبدالکریم بی‏آزارشیرازی
3 . همان، ص 29 و 28
4 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 4، ص 7
5 . همان، ج 4، ص 15
6 . کتاب کشور تونس، توصیف بیت الحکمه، کارتاژ، ص 382، 1989 «م‏»
7 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 4، خلاصه از ص 25 تا 29
8 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 4، ص 34 و 35
9 . دایرة المعارف عقاید و مذاهب، ص 179 و 180
10 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 1، ص 33
11 . همان، ص 45
12 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 3، ص 17 و 18
13 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 3، ص 36 و 37
14 . همان، ص 32 و 31
15 . جهان اسلام، مرتضی اسعدی، ج 2، ص 286
16 . روزنامه ینی یوزیل، 9/3/75
17 . عاشورا در سرزمین‏ها، ج 2، ص 13 تا 17
18 . عزاداری سنتی شیعیان، ج 2، خلاصه ص 854 تا 865