منابع مقاله:
فصلنامه مشکوة ، شماره 76 و 77، ضابط ، حمید؛
درآمد
شاید بتوان گفت در طول تاریخ اسلام تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی در ایران تأثیری محسوس در میان مسلمانان شبه قاره هند داشته است. در این بین، واقعه جانسوز کربلا و شهادت امام حسین علیهالسلام و یاران و فرزندان آن حضرت و اسارت بازماندگان آن خاندان مطهر نقطه عطفی در تاریخ محسوب میشود، به طوری که نه تنها دل شیعیان و ایرانیان، بلکه قلوب تمام مسلمین از جمله مسلمانان هند را داغدار کرد.
پس از حادثه کربلا عشق ایرانیان به اهل بیت اطهار علیهمالسلام زیاد گردید. در قیام مختار برای انتقام از قاتلان شهدای کربلا شمار زیادی از موالی ایرانی از مختار حمایت کردند(1). قیام ایرانیان علیه بنی امیه به رهبری ابومسلم خراسانی به سقوط این سلسله انجامید. امام رضا علیهالسلام در دوران اقامت خود در خراسان برای اهتمام به ذکر مصیبت شهدای کربلا کوشش فراوان نمودند(2). در تاریخ دوران اسلامی ایران جنبشها و دولتهای شیعه مانند دولتهای علوی طبرستان، سلسله آل بویه، اسپهبدیه، آلحسنویه، کاکوئیان، سربداران، حکومت سادات مرعشی، کیائیان و صفویه اهتمام خاصی به عزاداری شهیدان کربلا داشتند. از سال 250 ق به بعد سنتهای عزاداری مانند مرثیهخوانی، نوحهخوانی، سینهزنی و پوشش لباس مشکی در ایام سوگواری در میان ایرانیان رایج شد و برگزاری این سنتها در قرنهای بعدی مستحکم گردید. تشیع در قرنهای هفتم و هشتم هجری به سرعت راه قوت را پیمود و در ایام سوگواری، ساختن و خواندن اشعاری در مرثیه شهیدان کربلا در این دورهها به اوج خود رسید(3).
مردم هند از صدر اسلام با اهل بیت اطهار علیهمالسلام رابطهای نزدیک داشتند. در زمان خلافت امام علی بن ابی طالب علیهالسلام برای اولین بار نیروهای مسلمان از مرزهای سند گذشتند و پس از تسخیر سیستان، نظام اداری آن را بازسازی نمودند. بخشی از مردم «جات» (Jat) در منطقه سند، ارادتی عمیق به امام علی علیهالسلام داشتند و عشق ایشان به اهل بیت اطهار علیهمالسلام در عقایدشان ریشه دوانده بود(4).
در زمان حکومت بنی امیه مردم از سند و ملتان به ملاقات ائمه اطهار علیهمالسلام میرفتند و با روش و مسلک آنان آشنا میشدند. در اوائل دوران حکومت بنی عباس با بازداشت و حبس ائمه اطهار علیهمالسلام ارتباط رهبران شیعه شبه قاره هند با ایشان قطع گردید و شیعیان سند و ملتان به دست حکمرانان بنی عباس قتل عام شدند.
با حضور محمود غزنوی در غرب هند از سال 401 ق / 1011-1010 م مسلمانان در داخل شبه قاره نفوذ نمودند. سلسله غوریان غلبه تدریجی بر هند را آغاز کردند و آنان از 571 تا 588 ق / 1175 تا 1192 م، اوچ، مولتان، پیشاور و دهلی را تسخیر کردند و در سال 630 ق / 1206 م یکی از فرماندهان غوری به نام قطب الدین آیبک، فاتح دهلی، خود را مستقل خواند و نخستین سلسله از مجموعه حکومتهایی را بنیاد نهاد که با نام پادشاهیهای هند (933-603 ق / 1526-1206 م) شهرت یافت.
بیشتر مسلمانان هند، اهل سنت و پیرو فقه امام ابو حنیفه بودند، ولی به سادات و فرزندان رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله توجه خاصی داشتند و همواره شهادت مظلومانه امام حسین علیهالسلام در طول تاریخ هند، احساسات اهل سنت را نسبت به اهل بیت اطهار علیهمالسلام برانگیخته و باعث به وجود آمدن علاقه آنان به برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا شده و این وضعیت از قرن ششم، به صورت یک جریان طبیعی در جامعه اهل سنت رواج داشته است.
پس از بیان این مقدمه، در اینجا نگاهی خواهیم داشت به نقش ایرانیان و عواملی که در ترویج سنت عزاداری در شبه قاره هند به ویژه پس از قرن ششم مؤثر بوده است.
الف ـ نقش مهاجران ایرانی در ترویج عزاداری
خراسان همیشه به عنوان دروازه ایران به شبه قاره هند محسوب میشده است. مسلمانان که اکثریت آنان مهاجران ایرانی بودند از خراسان وارد شبه قاره شدند و عقاید، افکار و سنتهای موجود در خراسان در طول تاریخ در سراسر شبه قاره مخصوصا در بخش شمالی آن تأثیر فراوانی داشته است.
حاکمیت مسلمانان در دهلی در زمان زمامداری علاءالدین خلجی (716-696 ق / 1316-1296 م)، جایگاه گذشته خود را به عنوان امپراتوری باز یافت و اقتدار آن تا گجرات (Gujrat)، راجستان (Rajasthan) و برخی نواحی جنوب هند گسترش پیدا کرد. در این دوران علما، شعرا، هنرمندان و فرماندهان ارتش از ایران به هند مهاجرت میکردند و در امپراتوری مسلمانان شبه قاره صاحب منصب و مقام میگردیدند. ایرانیان مهاجر، چه شیعه و چه اهل سنت، در قرنهای ششم و هفتم هجری مراسم عزاداری شهیدان کربلا را همراه مردم هند در مساجد، پادگانهای نظامی و در مجامع عمومی برگزار مینمودند. در این دوران ذکر مصائب شهیدان کربلا هم جزء تذکیر (خطبههای مذهبی) مسلمانان بوده است. جوزجانی مؤلف طبقات ناصری(5)، تذکیرهایی را که در مراسم مختلف عزاداری شهیدان کربلا در پادگانهای نظامی ارائه میگردید شرح داده، مینویسد که این خطبهها در ذکر مصائب سیدالشهدا علیهالسلام توسط علمای اهل سنت ایراد میگردید(6).
علمای مهاجر شیعه ایرانی از قرن ششم با انگیزه تبلیغ و ترویج تشیع در هند فعالیتهای گسترده مذهبی را آغاز کردند که تأثیری عمیق در ترویج عزاداری شهیدان کربلا در هند داشته است
ترویج عزاداری شهیدان کربلا در هند داشته است. در این دوران یک شخص فاضل از ایران به نام ملا محمّد علی مقیم کهمبات (Khambhat) گجرات که به عنوان «پیر پرواز» معروف بود، در میان تجار هندی این منطقه تشیع اثنا عشری را ترویج نمود(7). در این زمان علاوه بر تجار هند و گجرات، راجه (حاکم) سند به نام رای جئی سنگه(Rai Jai Singh) که از طبقه راجپوت (Rajput) بود تشیع را پذیرفت و این امر به ترویج سنتهای عزاداری در منطقه گجرات و راجستان انجامید.
تعداد زیادی از شیعیان اثنا عشری در این دوران هم از ایران به هند مهاجرت کرده بودند و همراه خود آثار و تألیفاتی از علامه حلّی و دیگر علمای شیعه را که در زمان سلطان اولجایتو خدابنده (713-703 ق / 1317-1304 م) به رشته تحریر درآمده بود و نیز آثار علمای متقدمین را با خود به هندوستان بردند و برای ترویج تشیع کوششهای فراوانی نمودند و این باعث برگزاری مراسم مذهبی شیعه مانند عزاداری شهیدان در این زمان گردید.
یکی از کتابهایی که تأثیر بسزایی در ترویج عزاداری و نحوه برگزاری آن در ایران صفوی و به تبع آن در هند داشته است، کتاب روضة الشهدای ملا حسین واعظ کاشفی است. در حکومت سلطان محمّد بن تغلق (752-725 ق / 1351-1325 م) مهاجرت سادات شیعه از ایران و آسیای مرکزی به هند صورت گرفت و آنها مورد حمایت سلطان قرار گرفتند و این امر به افزایش مهاجرت ایرانیان به شمال هند انجامید. در این دوران سلطان محمّد بن تغلق پایتخت خود را از دهلی به دولت آباد در جنوب هند منتقل نمود و از این رو مراسم عزاداری شهیدان کربلا توسط شیعیان که بیشتر آنان مهاجران ایرانی بودند، برای اولین بار در جنوب هند هم رایج گردید(8).
برای جلوگیری از نفوذ تشیع در هند، به دستور فیروز شاه تغلق (790-752 ق/ 1388-1351 م) حاکم متعصب سنی در دهلی، تعداد زیادی از شیعیان هند دستگیر و رهبران آنان اعدام و بقیه به سختی مجازات شدند. حتی اجساد اعدام شده آنان در خیابانهای شهرهای هند به نمایش درآمده، کتابهای شیعیان در انظار عمومی سوزانده شد و از برگزاری مراسم عزاداری جلوگیری گردید و بدین سان فیروز شاه کوشید که تشیع را از هند ریشه کن نماید(9).
عالم برجسته سید علی همدانی که در کشمیر به «شاه همدان» معروف است در سال 774 ق / 1372 م همراه هفتصد تن از سادات شیعه و ایرانی برای تبلیغ اسلام وارد کشمیر شد و اکثریت مطلق جمعیت کشمیر که بتپرست بودند به دست سید علی همدانی به اسلام مشرف شدند. فرهنگ و صنایع ایرانی به وسیله سید علی همدانی در کشمیر رواج پیدا کرد و وی زبان فارسی را در ناحیه کشمیر گسترش بیسابقه داد و از این رو کشمیر به عنوان «ایران صغیر» هم معروف میباشد.
میر شمس الدین عراقی یکی از علمای برجسته شیعه و ایرانی توسط شاه اسماعیل صفوی در سال 908 ق / 1502 م از خراسان به منطقه لداخ (Ladakh) اعزام شد و اکثریت جمعیت این منطقه را که بودائی بودند شیعه نمود که تاکنون هم اکثریت منطقه لداخ و بلتستان را شیعیان تشکیل میدهند. در دوران حکومت صفوی در ایران، شیعیان لداخ و بلتستان به نام دوازده امام علیهمالسلام و سلاطین صفوی ایران خطبه میخواندند(10).
بعد از ورود میر سید علی همدانی و نفوذ مریدان وی در سراسر کشمیر، مسلمانان به اهل بیت اطهار علیهمالسلام ارادت خاصی یافتند و در روز عاشورا در مساجد و خانقاهها نسبت به شهدای کربلا ادای احترام میکردند، ولی بعد از ورود میر شمس الدین عراقی و تشکیل حکومت شیعه چک در کشمیر در سال 968 ق / 1561 م مراسم عزاداری به سبک سنتهای عزاداری متداول در ایران عصر صفوی در کشمیر و لداخ رایج گردید. امروز شیعیان 90 درصد جمعیت لداخ و 25 درصد جمعیت کشمیر را تشکیل میدهند و مراسم عزاداری را مطابق سنتهای دیرینه که از دوران صفوی در این منطقه رایج گردیده، با شکوه خاصی برگزار مینمایند.
ب ـ نقش صوفیان ایرانی در ترویج عزاداری
با آغاز مهاجرت گسترده صوفیان از ایران و ماوراءالنهر در قرن هفتم هجری به هند، در سراسر هند شبکه وسیع خانقاه و حسینیه توسط آنها تأسیس گردید(11) و درهای آن بر روی پیروان همه ادیان در هند گشوده شد و این رسم و سنت تاکنون نیز به قوت خود باقی است. یکی از ویژگیهای برجسته صوفیان یاد شده ترویج محبت اهل بیت اطهار علیهمالسلام مخصوصا برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا بود. صوفیان از سلسلههای چشتیه، سهروردیه، کبراویه، قلندریه، حیدریه و جوالاقی اکثرا از مهاجران ایرانی بودند، به ترتیب تاریخی موجود جانشینان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله اعتقاد داشتند و به دوازده امام علیهمالسلام نیز ارادت میورزیدند.
در قرن هفتم هجری سلسله صوفیان قلندریه، حیدریه و جوالاقی با تبلیغات خود در سراسر شبه قاره هند عشق آتشین به امام علی و اهل بیت اطهار علیهمالسلام را ترویج نمودند و خانقاههای آنها در شمال هند به پایگاههایی برای عرض ارادت به اهل بیت اطهار علیهمالسلام تبدیل گردید. صوفیان قلندریه در میان مردم با شور خاصی مصائب شهیدان کربلا را بیان مینمودند و روش زندگی جذاب آنها باعث گردید که مراسم عزاداری در روستاها بین غیر مسلمانان رواج یابد(12). سرودهای آنها در مدح امام علی و اهل بیت اطهار علیهمالسلام در زبانهای محلی شبه قاره باعث شد که عشق مردم هند نسبت به امام علی علیهالسلام و مخصوصا شهیدان کربلا برانگیخته شود. عشق آتشین به امام علی علیهالسلام و شهیدان کربلا یکی از ویژگیهای تصوف هندی میباشد.
در سراسر شبه قاره هند مراسم عزاداری از یکم تا دوازدهم محرم با شکوه تمام برگزار میشد و با برگزاری اربعین حسینی در روز 20 صفر به پایان میرسید. در قرن دوازدهم قمری سلاطین شیعه اوده در شمال هند مراسم عزاداری را تا روز هشتم ربیعالاول ادامه دادند که هنوز هم مراسم عزاداری در شبه قاره در شب اول محرم آغاز میشود و در شامگاه هشتم ربیع الاول به پایان میرسد.
از قرن هفتم هجری قمری صوفیان مهاجر ایرانی در هند برای ترویج عزاداری امام حسین علیهالسلام ، سنتهای سوگواری را با حرفهها و اصناف مختلف ارتباط عملی دادند و بدین سان پیشهورانی که در تهیه اسباب و وسائل عزاداری فعالیت میکردند، خود را عملاً در عزاداری سهیم میدانستند. صوفیان مرکز برگزاری عزاداری (حسینیه) را «امام باره» که تلفیق الفاظ «امام» با «باره» (یعنی محل) میباشد نامگذاری کردند. از این لحاظ حسینیه را در شبه قاره «امام باره» مینامند و این امر باعث جذب غیر مسلمانان به این مراکز عزاداری شد. در پاکستان نیز در دهههای گذشته امام باره را «امام بارگاه» نامیدهاند.
صوفیان مهاجر ایرانی سنّتی را که در قرن هفتم در هند رایج کردند «عَلَم» امام حسین علیهالسلام بود که به عنوان یادگار شهدای کربلا در امام باره و حسینیههای هند در ایام عزاداری نصب میگردد. امروزه نیز در امام بارههای متعلق به صوفیان در هند در دهه اول ماه محرم عَلَم نصب میگردد و مجالس عزاداری منعقد میشود. در مجلس شب اول ماه محرم فضائل رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله بیان میگردد و در مجالس عزاداری دیگر شبها فضائل و مصائب اهل بیت اطهار علیهمالسلام و شهیدان کربلا بیان میشود(13).
در قرنهای هفتم و هشتم هجری قمری رهبران سلسلههای صوفیان که اکثرا مهاجران ایرانی بودند عزاداری امام حسین علیهالسلام را برپا میکردند؛ چنان که در ملفوظات و کتب تذکره صوفیان هند بیان شده است.
برپایی هیأت عزاداری و نصب عَلَم در هند به سبک ایران برای اولین بار توسط سید محمّد اشرف جهانگیر سمنانی (م 840 ق) رایج گردید. امروزه نصب و حمل عَلَم جزء مراسم عزاداری در هند شده است. سید محمّد اشرف وابسته به سلسله چشتیه بود و در سال 784 ق وارد هند شد و این سلسله را در دوره وسطای گنگ (Ganges) ترویج نمود. لطایف اشرفی ارادت صوفیان نسبت به شهیدان کربلا را بیان میکند. سید محمّد اشرف جهانگیر سمنانی مراسم عزاداری روز عاشورا را حتی در حال مسافرت هم برگزار مینمود. وی هشتم تا دهم محرم را به ریاضت میپرداخت و در این ایام زیر عَلَم مینشست.
در دهه اول ماه محرم سید محمّد اشرف سمنانی در مسجد جامع جونپور اقامت مینمود و مراسم عزاداری شهیدان کربلا را برگزار میکرد. در این ایام عَلَم در این مسجد نصب میگردید و علما، دانشمندان و عموم مردم در این مسجد به عَلَم مبارک ادای احترام میکردند(14).
ج ـ نقش سرداران صفوی در ترویج عزاداری
ظهیر الدین بابر بنیانگذار حکومت گورکانیان در هند بود. وی در ماه رجب سال 932 ق / آوریل 1526 م، حاکم افغانی در هند به نام ابراهیم لودهی را در پانی پت (Panipat) شکست داد. فرماندهان معروف شیعه و ایرانی به نامهای سلیمان آقا و خواجگی اسد، وی را در تسخیر هند یاری نمودند و سلسله سلاطین مغول (گورکانیان) در سال 932 ق تأسیس گردید که تا سال 1274 ق / 1858 م ادامه داشت. امپراتور بابر در سال 917 ق مذهب شیعه را پذیرفت؛ چرا که مورد حمایت فرماندهان شیعه و ایرانی قرار گرفته بود و روابط نزدیک بابر با شاه طهماسب صفوی باعث شد که شیعیان در شمال هند آزادی بیشتری را برای برگزاری مراسم دینی خود مخصوصا برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا به دست آورند و از این رو همراهان بابر که شیعه و ایرانی بودند، در ایام محرم مراسم عزاداری را به سبک سنتهای رایج در ایران برگزار میکردند(15).
پسر ارشد و جانشین بابر، ناصرالدین محمّد همایون در سال 947 ق/ 1540 م در جنگ با دشمن قدرتمندش «شیر شاه افغانی» شکست خورد و از هند گریخت و از شاه طهماسب صفوی درخواست کمک کرد. همایون در قزوین در حضور شاه طهماسب تشیع خود را رسما اعلان نمود(16). شاه طهماسب دوازده هزار اسبسوار در اختیار همایون نهاد که به یاد اسامی دوازده امام علیهمالسلام ، مُلک موروثی وی یعنی هندوستان را برای او فتح نمایند(17). همایون هم با کمک فرماندهان و سربازان ایرانی صفوی توانست در چهارم ماه رمضان 962 ق / ژوئیه 1555 م دوباره پیروزمندانه به دهلی وارد شود(18).
بعد از این پیروزی نظامی و نفوذ فرماندهان نظامی شیعی و ایرانی، تشیع به سرعت در شبه قاره هند گسترش یافت. در دوران حکومت همایون مراسم عزاداری در سراسر قلمرو وی در شبه قاره هند با شکوه برگزار میگردید و حتی چنانچه در روز عاشورا جنگی رخ میداد، سربازان در همان میدان جنگ در مصائب امام حسین علیهالسلام به مرثیه خوانی و سینه زنی میپرداختند و بر مظلومیت امام میگریستند(19).
در لشکر همایون تعداد زیادی از ایرانیان قزلباش حضور داشتند که در مراسم عزاداری با ارادت خاصی شرکت میکردند. ایرانیان قزلباش که در آن دوران نفوذ بسیاری در حکومت گورکانیان به دست آورده بودند بر برگزاری با شکوه مراسم عزاداری تأکید داشتند. آنها سنتهای عزاداری دوران سلسله صفوی را در ایران به شبه قاره هند وارد کردند و در توسعه و ترویج عزاداری در این شبه قاره نقش حیاتی ایفا نمودند.
همایون در سیزدهم ربیع الاول 963 ق در گذشت. پسر او جلال الدین محمّد اکبر به جای او نشست و بیرام خان ایرانی و شیعه اثنا عشری، مربی، سرپرست و نائب السلطنه حکومت گورکانیان در هند گردید(20). در این دوران تشیع رونق بیشتری یافت و شیعیان در این زمان مراسم عزاداری را آشکارا برگزار میکردند(21).
در دوران حکومت امپراتور اکبر عَلَمهای یادبود شهیدان کربلا از هند به آستان قدس رضوی در مشهد مقدس ارسال میگردید. درباره بیرام خام آمده است که او عَلَمی را ساخته بود که در آن مروارید و جواهرات دیگر به کار رفته بود و او تصمیم داشت این عَلَم گرانبها را به حرم مطهر امام رضا علیهالسلام ارسال نماید(22).
د ـ نقش سلاطین ایرانی از نیشابور در ترویج عزاداری
چندی پس از سرنگونی حکومتهای شیعه و ایرانی قطب شاهیان و عادلشاهیان در سال 1098 ق توسط امپراتور اورنگ زیب گورکانی، حکومت شیعه دیگری در شمال هند به نام پادشاهی اوده به دست یک ایرانی از نیشابور خراسان تأسیس گردید که پایتخت آن، نخست شهر فیض آباد و سپس لکهنو بود. میر محمّد امین موسوی نیشابوری در سال 1145 ق / 1732 م پادشاهی اوده را بنیان نهاد. آصف الدوله در سال 1188 ق / 1775 م پایتخت خود را فیض آباد به لکهنو منتقل نمود و با کوششهای حاکمان شیعه و ایرانی از نیشابور خراسان شهر لکهنو مرکز عزاداری با شکوه در شبه قاره هند گردید.
با شکوهترین حسینیه در شبه قاره هند توسط نواب آصف الدوله در سال 1792 م به قیمت 5 میلیون روپیه احداث گردید که به نام امام باره بزرگ آصف الدوله معروف است. در زمان حکومت حاکمان شیعه و ایرانی اوده، شهر لکهنو مرکز تشیع در هند گردید و بناهای مذهبی بیشماری در این شهر در این دوران احداث شد. در دوره فرمانروایی آنها قوانین شیعی به عنوان قوانین رسمی محاکم شرع گردید. در سال 1273 ق / 1856 م در اولین جنگ استقلال هند حکومت شیعی اوده در شمال هند توسط ارتش استعماری بریتانیا اشغال گردید، اما فرهنگ شیعه در لکهنو به حیات و شکوفایی خود ادامه داد و حوزههای علمیه شیعی در این شهر تاکنون فعال میباشند و طلاب علوم دینی را تربیت مینمایند.
در دوران حکومت سلاطین شیعه و ایرانی اوده شبیه بارگاههای ائمه اطهار علیهمالسلام ، با همان عظمت و شکل واقعی در این شهر ساخته شد. همچنین در این شهر محلهایی به نام «کربلا» توسط آنها احداث گردید. در شبه قاره هند و پاکستان «کربلا» به محلهایی گفته میشود که در روز عاشورا مراسم راهپیمایی عزاداری به آنجا ختم میشود و عزاداران «تعزیه» (شبیه بارگاه امام حسین علیهالسلام که با چوب و کاغذ ساخته میشود و در هند و پاکستان آن را تعزیه مینامند) را در این محل دفن مینمایند. شبیه بارگاههای ائمه اطهار علیهمالسلام که در حجم و شکل واقعی آن در شهر لکهنو احداث گردیدهاند به قرار زیر میباشند:
1) روضه مبارک امام رضا علیهالسلام .
2) روضه عسکریین (شبیه روضه امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در سامراء عراق).
3) روضه امام حسین علیهالسلام . در شهر لکهنو، هفت شبیه روضه امام حسین علیهالسلام ساخته شده است.
4) روضه کاظمین (شبیه بارگاه امام موسی کاظم و امام جواد علیهماالسلام در کاظمین عراق).
5) روضه حضرت عبّاس علیهالسلام . در این شهر پنج شبیه روضه حضرت عبّاس ساخته شده است.
6) روضه حضرت زینب علیهاالسلام .
7) بارگاه دو طفلان مسلم.
8) روضه امام علی علیهالسلام . در شهر لکهنو، دو شبیه روضه امام علی علیهالسلام احداث شده است.
9) روضه فاطمین. این شبیه روضه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در مدینه منوره قبل از انهدام توسط وهابیان میباشد.
شهر تاریخی لکهنو به دلیل وجود حسینیههای بزرگ و شبیه بارگاههای ائمه اطهار علیهمالسلام شهرت جهانی دارد.
دستاوردهای اسلام و نهضت حسینیدر شبه قاره هند
اگر با دقت به دوران حکومت یک هزار ساله مسلمانان در تاریخ هند بنگریم، درمییابیم که آنها به زور مردم هند را به اسلام دعوت نکردند. در طول تاریخ ظهور اسلام در شبه قاره هند، مردم این مناطق با تبلیغات گسترده و رفتار انسانی علما و صوفیان که بیشتر از ایران به هند مهاجرت کرده بودند، اسلام را پذیرفتند و جمعیت پانصد میلیونی مسلمان در کشورهای مختلف شبه قاره برآیند زحمات و کوششهای مخلصانه علما و صوفیان مهاجر از ایران میباشد.
در طول تاریخ جنوب هند اکثریت حاکمان مسلمان از مهاجرانی ایرانی بودند و با غیر مسلمانان رفتار انسانی و محبتآمیز داشتند؛ به ویژه با ظهور حکومتهای شیعه و ایرانی تحت الحمایه حکومت صفوی ایران در جنوب هند؛ مانند نظام شاهیان در احمدنگر (1044-896 ق / 1633-1491 م)، عادلشاهیان در بیجاپور (1097-895 ق / 1686-1490 م) و قطب شاهیان در حیدرآباد دکن (1098-918 ق / 1687-1512 م)، رفتار آنها با غیر مسلمانان قلمرو خود بسیار انسانی و همراه با مساوات بود. هدف اصلی این حکومتها ترویج و تبلیغ تشیع در میان مردم قلمرو خود بود و آنها با روشهای خاصی سنتهای عزاداری شهدای کربلا را در بین مردم همگانی نمودند. این مراسم با گذشت پنج قرن هنوز هم از سوی غیر مسلمانان جنوب هند با شکوه دیرینه خود برگزار میگردد. آنها در دوران حکومت خود سعه نظر و اغماض در امور مذهبی و مساوات در امور سیاسی را اصول حکومتی خود قرار داده بودند، و از این راه در میان جمعیت قلمرو خود که اکثریت آن را غیر مسلمانان تشکیل میدادند، به محبوبیت دست یافتند(23).
تداوم برگزاری مراسم عزاداری در میان تمامی اقشار غیر مسلمان در قلمرو سابق سلاطین شیعی و ایرانی در جنوب هند، نتیجه زحمات تبلیغی علمای مهاجر ایران آن زمان بوده است. دانشمند معروف هندی دکتر محی الدین قادری زور در کتاب خود حیات علامه میر مؤمن استرآبادی مینویسد که در دوران حکومت قطب شاهیان در حیدرآباد دکن کل جمعیت اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان با کنار نهادن اختلافات فرهنگی و دینی خود در عاشورخانهها حضور مییافتند و به شهیدان کربلا ادای احترام مینمودند(24). مراسم لنگر(25) در عاشورخانهها همگانی شده بود. مورخ برجسته تاریخ هند غلام امام خان در تاریخ رشیدالدین خانی اظهار میدارد که در ایام محرم از سلطان گرفته تا مردم عادی، مراسم لنگر را با امکانات و وسائل خود برگزار میکردند(26).
از دوران سلسله قطب شاهیان تا کنون تعداد زیادی از عاشورخانهها را غیر مسلمانان احداث کردهاند که هم اکنون نیز به دست آنها اداره میشود. در بعضی از روستاهای جنوب هند که در گذشته تحت حکومتهای شیعه و ایرانی بودند، ولی در حال حاضر حتی یک تن مسلمان در آن سکونت ندارد، عاشورخانهها که به دست غیر مسلمانان چهار تا پنج قرن قبل احداث شده بود وجود دارد و در آنها در ایام دهه اول ماه محرم غیر مسلمانان به سبک سنتهای محلی خود مراسم عزاداری را برپا مینمایند.
سخن پایانی
عزاداری شهیدان کربلا جزء اعتقادات و باورهای اکثریت جمعیت یک میلیاردی کشور پهناور هند اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان شده است. از یک هزار سال پیش تاکنون روز عاشورا در هند تعطیل رسمی است و غیر مسلمانان این روز را به عنوان «روز عزا» تلقی میکنند و مغازههای آنها در این روز کاملاً تعطیل میباشد. در روز عاشورا هندوها به زیارت عَلَم و تعزیهها میپردازند و در محلهای خود «سبیل» (منبع توزیع آب سرد و شربت میان مردم به یاد امام حسین علیهالسلام ) برپا میکنند. حتی تا پنجاه سال قبل کل جمعیت شبه قاره اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای شرکت در مراسم عزاداری امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا از به کارگیری هر نوع وسیله سواری خودداری میکردند و در این روز تنها پیاده راه میرفتند.
عشق و احترام اکثریت مطلق جمعیت هند نسبت به امام حسین علیهالسلام تعجب استعمارگران انگلیس را برمیانگیخت. استعمارگران انگلیس در شبه قاره هند برای از بین بردن عشق امام حسین علیهالسلام در میان مردم شبه قاره اختلافات بین هندوها و مسلمانان را به وجود آوردند و با پشتیبانی از علمای وهابی هندی آنها را علیه شیعیان هند تحریک کردند و بدین سان کوشش کردند که اهل سنت در هند از مراسم عزاداری امام حسین علیهالسلام دور شوند. حاکمان استعمارگر انگلیس در هند با رواج اختلاف و دو دستگی میان هندوها و مسلمانان از یک سو و شیعیان و اهل سنت از سوی دیگر و با به کارگیری سیاست «اختلاف بینداز و حکومت کن» (Divide and Rule Policy) توانستند دویست سال بر این شبه قاره عظیم حکومت نمایند.
ادبیات عاشورا در هند به زبانهای فارسی و اردو میباشد و تضعیف این دو زبان در هند توسط استعمارگران انگلیس و بعد از آن باعث شده که جوانان مسلمان امروز در هند از درک درست ادبیات غنی عاشورا محروم شوند، ولی با همه این مشکلات همه ساله مراسم سنتی عزاداری در سراسر هند با شکوه تمام برگزار میگردد.
برگزاری مراسم عزاداری شهیدان کربلا در میان غیر مسلمانان هند تأثیری بسیار عمیق دارد؛ چنان که مبلغان و مبشّران مسیحی در هند اعتراف مینمایند که به رغم قدرت مالی و سیاسی فراوان در دوران حکومت دویست ساله استعمارگران بریتانیا در هند در مقایسه با شیعیان هند، توفیق چندانی در جذب مردم نداشتهاند.
الإمامُ الحسین علیهالسلام : أما واللّه لا اُجیبُهُم الی شیءٍ ممّا یُریدونَ حتّی القَی اللّهُ و أنا مُخَضَّبٌ بدَمی (مَقتل الحسین، 293)
هان! به خدا سوگند من به درخواستهای ظالمانه آنان ابدا جواب مثبت نخواهم داد، تا در حالی که چهره به خون خویش خضاب کرده باشم خدا را ملاقات کنم.
پی نوشتها:
1- محمّد مهدی شمس الدین، ثورة الحسین، ص 274.
2- عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 23-22.
3- ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج 3، ص 183.
4- ابن اثیر، الکامل، ج 3، ص 46-45؛ منهاج، سراج جوزجانی، طبقات ناصری، کلکته، 1864 م، ص 29.
5- منهاج سراج جوزجانی در سال 658 ق طبقات ناصری را تألیف نمود.
6- طبقات ناصری، ص 175-174 و 249.
7- صمصام الدوله شاهنواز خان، مأثر الامراء، طبع جامعه آسیایی بنگال (Asiatic Society Bengal)، 1888 م، ج 1، ص 240.
8- Rizvi, S.A.A: Isna Ashari Shi'is in India, Vol II, P. 292.
9- فتوحات فیروزشاهی، علی گره، 1954 م، ص 6.
10- گلشن ابراهیمی (تاریخ فرشته)، ج 1، ص 337.
11- برنی، تاریخ فیروزشاهی، ص 351-348.
12- Isna' Ashari Shi'is in India, Vol II, pp. 291-292.
13- سید محمّد عزیز الدین حسین، هندوستان میل عزاداری امام حسین(ع) کی ابتدا، ماهنامه الجواد، بنارس، شماره آوریل و می1998 م، ص 20.
14- لطایف اشرفی، ج 2، ص 268.
15- History of Isna Ashari Shi'is in India, Vol II. p. 296.
16- عبدالقادر بدایونی، منتخب التواریخ، کلکته، 69-1864 م، ج 1، ص 445.
17- تذکره همایون و اکبر، ص 55-51؛ اکبرنامه، ج 1، ص 224-221.
18- The Cambridge History of Islam, Vol 2A, pp. 40-41.
19- منتخب التواریخ، ص 130.
20- عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، کلکته، 1924 م، ج 1، ص 65-64.
21- منتخب التواریخ، ج 1، ص 481.
22- Isna' Ashari Shi'is in India, Vol II, p 297.
23- صادق نقوی، تاریخ اور ادب کاباهمی ربط (اردو)، حیدرآباد، 1996 م، ص 62.
24- محی الدین قادری زور، حیات علامه میر مؤمن استرآبادی، ص 46.
25- مراسم هدیه نذورات در حسینیهها و توزیع غذا در میان حاضران در مجلس عزاداری.
26- غلام امام خان، تاریخ رشید الدین خانی، حیدرآباد، 1965 م، ص 413.